هَلت‌ها نام تو را می‌خوانند

نازک نارنجی/ایلام شهید مرتضی ساده‌میری از فرماندهان گردان لشگر ۱۱ امیرالمومنین ایلام خاطرات جبهه خود را همان زمان جبهه نگاشته است این خاطرات شیرین در قالب دو جلد کتاب منتشر شده است.

این شهید در سال ۱۳۴۰ در شهر ایلام دیده به جهان گشود. وی همزمان با وقوع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد  و در شمار رزمندگان لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) استان قرار گرفت. نخست به عنوان فرمانده دسته کار خود را در گردان ۵۰۳ شهید بهشتی آغاز کرد و به تدریج کاردانی و توانمندی خود را بروز داد.

وی در عملیات‌های والفجر ۵، والفجر ۹، کربلای یک، نصر ۴، نصر ۸،  و والفجر ۱۰ شرکت کرد. در این عملیات‌ها، سمت فرمانده گروهان، جانشین فرمانده گردان و فرمانده گردان را عهده‌دار بود. بارها در حین نبرد آماج تیر و ترکش دشمن قرار گرفت و مجروح شد اما جراحات وارده نتوانست بین او و جبهه جدایی بیفکند و او را خانه‌نشین کند.

قدرت ساده‌میری برادر شهید درباره شهید گفت: برادر دیگرم علی رضا ساده میری که مسئول جهاد سازندگی مهران بود چند سال قبل، در جاده تهران قم بدست ضدانقلاب به شهادت رسید، شاید همین باعث شد مرتضی پس از شهادت برادر، دل از کارهای روزمره بکند و به سپاه بپیوندد.

مرتضی در میان همرزمانش به شهید «هَلتی» معروف است زیرا زمان جنگ، خیلی کم از مرخصی استفاده می‌کرد و اوقاتش را در جبهه و در میان هلت‌های مهران و دهلران در خدمت رزمندگان می گذراند.

 «هَلت» در زبان محلی به معنی دشت و بیابان است.

این شهید شجاع خاطرات خود در جنگ را همان زمان جبهه، در دو دفتر نوشته است که این دفترها اکنون در گنجینه شهدا در تهران نگهداری می‌شوند.

بر مبنای این خاطرات، دو جلد کتاب تهیه شده است که یک جلد آن به‌وسیله یکی از پژوهشگران دفاع مقدس، تحت عنوان «هَلتی» تدوین و در سال ۱۳۷۹ تدوین و چاپ شده است و دیگری تحت عنوان «هَلت‌ها نام تو را می‌خوانند» با پژوهشگری «محمدرضا بایرامی» تدوین و چاپ شد.

مرتضی یک ماه پیش از شهادت به خانه می‌آید و می‌گوید: «آخرین باری است که شما را می‌بینم، من شهید می‌شوم.»

همرزمان او می‌گویند: اواخر حالات روحی خاصی پیدا کرده بود، دوستانش از جمله غیوری‌زاده، ملاحی، بسطامی، ولی‌الله عباسی و بسیاری دیگر شهید شده بودند و تنها شده بود. آرزوی شهادت داشت به آرزوی خود هم رسید.

انتهای پیام 

دکمه بازگشت به بالا