بین الملل

بازی جدید حامیان قدیم طالبان؛ریاض،ابوظبی و اسلام‌آباد چه در سر دارند؟

به گزارش خبرگزاری نازک نارنجی ،طالبان در 20 سال گذشته با حمایت اندک برخی کشورها در افغانستان قدرت گرفته اند. عربستان سعودی ، امارات متحده عربی ، قطر و پاکستان از حامیان قوی تاسیس امارت اسلامی در افغانستان بوده اند. در سال 2021 ، هنگامی که افغانستان شاهد سقوط دولت اشرف غنی و خروج نیروهای آمریکایی از خاک این کشور بود ، پاکستان بیشترین تلاش خود را برای استقرار طالبان در افغانستان انجام داد و طبق گزارش ها پاهایش را برای برخورد باز کرد. در مقابل پنجشیر با اعضای مقاومت به . از سوی دیگر ، ریاض ، ابوظبی و دوحه ، که زمانی حامیان اصلی طالبان بودند ، اکنون با دقت بیشتری تحولات در همسایه مهم ایران را دنبال می کنند و تا کنون هیچ موضع قاطعی از هر دو مشاهده نکرده ایم. علیه طالبان

دویچه وله در تحلیلی نوشت: “در گذشته ، طالبان و عربستان سعودی همکاری کرده اند.” اما اکنون ، این دو با تفاوت های سیاسی و فرهنگی و همچنین تاریخ آشفته از هم جدا شده اند. روابط طالبان با عربستان در سالهای قبل از 2001 قابل توجه بود. به عنوان مثال ، سعودی ها بودجه مدارس مذهبی افراطی یا مدارس دینی در پاکستان را تأمین می کردند ، جایی که جنبش طالبان در آنجا آغاز شد.

طالبان از اسلام سنی پیروی می کنند ، شاخه ای مذهبی که بیشتر عربستان سعودی به آن تعلق دارد. حتی اگر طالبان از مکتب دیوبندی پیروی کنند و دولت سعودی عضو مکتب وهابی باشد ، هر دو تفسیرهای فوق محافظه کارانه ای از انجیل اسلامی ارائه می دهند. در دهه 1980 ، با حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان ، عربستان سعودی از مبارزان افغان موسوم به مجاهدین حمایت کرد. آنها این کار را با متحدان خود ، ایالات متحده و پاکستان انجام دادند. ظاهراً آمریکایی ها برای مبارزه با کمونیسم و ​​سعودی ها و دفاع از اسلام آنجا بودند. تخمین زده می شود که هر دو کشور نزدیک به 4 میلیارد دلار برای اقدامات ضد شوروی هزینه کرده اند. پس از عقب نشینی اتحاد جماهیر شوروی و در جریان جنگ داخلی در دهه 1990 ، عربستان سعودی به یکی از مهمترین متحدان طالبان ، به ویژه در زمینه بودجه تبدیل شد. این سازمان همچنین به اتهام تحویل سلاح به طالبان و فرار از تحریم های بین المللی تسلیحات از سوی سازمان ملل در فهرست قرار گرفت.

اما پس از حملات انتحاری القاعده در ایالات متحده در 11 سپتامبر 2001 ، که منجر به کشته شدن بیش از 3000 نفر شد ، وضعیت برای عربستان سعودی و امارات تغییر کرد. در سال 1998 ، سعودی ها از طالبان خواستند تا اسامه بن لادن ، رهبر القاعده و یک شهروند سعودی را که در افغانستان پناه گرفته بود ، تحویل دهند. اما طالبان نپذیرفت. این امتناع روابط عربستان سعودی و طالبان را بدتر کرد و بودجه رسمی این گروه را خشک کرد.

حوادث سپتامبر 2001 فقط اتحاد را نابود کرد. در همان ماه ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمام روابط خود را با افغانستان تحت طالبان قطع کردند. سعودی ها طالبان را متهم به توهین به اسلام با پنهان کردن تروریست ها کرده اند.

امروزه سعودی ها رسماً از متحدان قدیمی خود فاصله گرفته اند. حتی اگر زمانی آنها بعنوان یک میانجی بالقوه در مذاکرات بین طالبان و دولت برکنار شده افغانستان تلقی می شدند ، کوچکترین کشور قطر در قطر در سالهای اخیر این نقش را بر عهده گرفته است.

به گفته تحلیلگران و ناظران ، دویچه وله می گوید: “کارشناسان می گویند تأثیر تاریخی عربستان سعودی بر طالبان احیا نمی شود.” کبیر تانجا ، عضو بنیاد تحقیقات آبزرور هند می نویسد: بحران در افغانستان یک “چالش داخلی برای عربستان سعودی” است. “برای حفظ چهره خود به عنوان سرمایه گذاری آینده در مکه ، ریاض باید اطمینان حاصل کند که دیگر جایی برای مهاجرت گسترده شبه نظامیان در حال فرار به داخل و خارج از افغانستان یا مرکز اصلی صندوق نخواهد بود.” “

“موسسه بیکر دانشگاه رایس در سیاست عمومی در خاورمیانه می گوید:” با نزدیک شدن به 11 سپتامبر ، سعودی ها می خواهند سکوت کنند. هرگونه ارتباط با طالبان یادآور زمانی است که تعداد کمی از قضات عربستان سعودی می خواستند مورد بحث قرار گیرند.

در همین حال ، امیل حکیم ، عضو ارشد موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) ، می نویسد: اشغال افغانستان توسط طالبان برای داخل عربستان سعودی آشنا تلقی می شود. اما در وحشت واضح نیست. اما عربستان سعودی 2021 با عربستان سعودی 2001 بسیار متفاوت است. حمایت از دولت طالبان یک پیشنهاد جذاب نیست. رهبری کنونی کمتر از عوامل دور از وحدت اسلامی استقبال می کند و بیشتر بر ایجاد تصویری مدرن و محدود کردن نفوذ دین داخلی تمرکز دارد.

امروزه عربستان سعودی حتی کمتر از گذشته بر طالبان تأثیر گذاشته است. قطر که به عنوان یک رقیب مزاحم شناخته می شود ، روابط بهتری با طالبان دارد. مانند گذشته ، ریاض به احتمال زیاد برای ایجاد روابط منطقه ای با طالبان به اسلام آباد تکیه می کند. ریاض همچنین نگران است که آیا موفقیت طالبان ثروت القاعده و دیگر گروه های جهادی را بازگرداند. شبه نظامیان القاعده اکنون شکست تاریخی ایالات متحده و متحدانش را جشن می گیرند که انتظار می رود پس از سالها افول ، اهداف خود را پیش ببرند. طالبان باید تصمیم بگیرند که آیا به القاعده اجازه می دهد فعالیت های ضد سعودی را در خاک افغانستان انجام دهد یا خیر.

حسن الحسن ، محقق ارشد این موسسه ، بر سیاست امارات متحده عربی در قبال افغانستان تمرکز کرد. او می نویسد: با حملات گروه های ملی اسلامی در دهه گذشته ، امارات متحده عربی اولین هنرمندی خواهد بود که احتمال دارد در پیروزی سریع طالبان در افغانستان عزاداری کند. با نیروهای ویژه آمریکایی برای مبارزه با طالبان با این حال ، ابوظبی و طالبان بیگانه نیستند. در دهه 1990 ، امارات متحده عربی یکی از سه کشوری است که امارات اسلامی افغانستان را تحت حاکمیت طالبان به رسمیت شناخته است. در سال 2018 ، ابوظبی میزبان دور مذاکرات صلح آمریکا و طالبان بود که نشان می داد این گروه همچنان مطمئن است. ابوظبی ، شاخه پاکستانی این گروه ، تحریک طالبان پاکستان (TTP) را ممنوع کرده و برای شورشیان طالبان مجازات تعیین کرده است ، اما از به رسمیت شناختن طالبان افغانستان به عنوان یک گروه تروریستی خودداری کرده است. از زمانی که طالبان کنترل کابل را در دست گرفت ، امارات متحده عربی “ارتقاء بخشش و تحمل گروه” را پذیرفته است. امارات یکی از معدود کشورهایی است که در حال حاضر پروازهای خود را از کابل انجام می دهد.

امارات اکنون تحت فشار است. رقبای آن ، ترکیه و ایران ، از طالبان جلوتر هستند. اما امارات دارای یک مزیت است: روابط نزدیکتر با چین و روسیه ، دو قدرت اصلی که بیشترین علاقه را به افغانستان دارند. همانطور که امارات می خواهد نفوذ خود را در بین برندگان تقویت کند ، سیاست آن نیز محدود به سیاست ایالات متحده است.

در همین حال ، منجری چاترجی میلر ، محقق شورای روابط خارجی ایالات متحده ، با اشاره به تلاش های پاکستان برای به قدرت رساندن طالبان در افغانستان می نویسد: دولت و ارتش پاکستان به طور کلی از پیروزی طالبان در افغانستان حمایت کردند. اما ادامه حمایت از طالبان خطرناک است. پاکستان یک بازی خطرناک در حمایت از طالبان انجام می دهد. هدف آن برای حفظ ناسیونالیسم پشتون و مقابله هند با دولت حامی پاکستان در افغانستان ، ماهیت طالبان و گروه های بنیادگرای دشمن در پاکستان را ندارد. پاکستان طی چند سال گذشته میلیون ها دلار برای تثبیت و نشان دادن مرزهای خود هزینه کرده است و این نشان دهنده حساسیت خط دیورند است. با این حال ، طالبان ، مانند دیگر دولت های افغانستان ، خط دیورند و تلاش پاکستان برای تبدیل آن به جنبه فیزیکی را نپذیرفتند. وی همچنین در مورد تأسیس پشتونستان اظهار نظری نکرد.

ببا پیچیدگی مسائل ، طالبان ارتباطات تنگاتنگی با تحریک طالبان دارد که گاهی از آنها به عنوان طالبان پاکستانی یاد می شود. تحریک طالبان (TTP) با گروه های کوچکی از شبه نظامیان پشتون متحد طالبان است / در امتداد مرز افغانستان و پاکستان فعالیت می کند و تا زمانی که این کشور مستقل از پشتونستان را تأمین نمی کند با پاکستان می جنگد. تحریک پاکستان مسئول مرگ هزاران غیرنظامی پاکستانی است. گفته می شود که ژنرال هشدار داد. باجوا به قانونگذاران پاکستانی گفت که این گروهها با پیوند طالبان افغان با تحریک طالبان پاکستان “دو روی یک سکه” هستند.

سرانجام ، اگر افغانستان (و همچنین پاکستان) مقصد جدایی طلبان مسلمان از جمله اویغورهایی باشد که از سین کیانگ ناراضی هستند ، پاکستان می تواند روابط خود را با چین در معرض خطر قرار دهد.

منابع: دویچه وله / موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک / شورای روابط خارجی آمریکا / گزارش و ترجمه: ابوالفضل خدایی

>>> این مطلب را نیز بخوانید:

آیا وضعیت افغانستان برای روسیه و چین خطرناک است؟
تهدید طالبان برای چین چقدر جدی است؟

ورود ارتش پاکستان به پنجشیر ؛ آیا موضع ایران تغییر کرده است؟
دوباره در حدود هفتاد سال دیگر در سیاه چاله ؛ ایران باید یکبار برای همیشه با این تهدید مقابله کند
سایه خطرناک “بازی بزرگ جدید” ایران ؛ الان چه اتفاقی برای همسایه می افتد؟

23/311 310

دکمه بازگشت به بالا