نتایج جامع تحقیقات رومن گیرشمن درباره تپه سیلک

نتایج تحقیقات رومن گیرشمن درباره تپه سیلک
نتایج تحقیقات باستان شناختی رومن گیرشمن در تپه سیلک کاشان، پرده از یکی از کهن ترین و مهم ترین تمدن های فلات مرکزی ایران برداشت و درک جهانیان را از پیشینه این سرزمین دگرگون ساخت. یافته های او شامل گاه نگاری دقیق، کشف معماری های اولیه، پیشرفت های شگفت انگیز در سفالگری و فلزکاری، شیوه های تدفین و حتی الواح نگارشی بود که همگی به غنای فرهنگی و تاریخی این محوطه باستانی گواهی می دهند.
تپه سیلک در جنوب غربی کاشان، از دیرباز در میان بومیان به شهر نفرین شده یا شهر زرتشت معروف بود. این باورها شاید نشانه ای ناخودآگاه از قدمت و اسرار پنهان در دل این تپه های خاکی بوده اند. باستان شناسان معتقدند این منطقه، میزبان یکی از نخستین اجتماعات سازمان یافته فلات ایران به شمار می رود که رد پای زندگی بشر را از هزاره های هفتم و هشتم پیش از میلاد به نمایش می گذارد. کشف تپه سیلک، داستانی پر رمز و راز دارد که با یک حادثه طبیعی آغاز شد و با هوشیاری چند دلال عتیقه و سپس تلاش های هدفمند باستان شناسان، به ویژه رومن گیرشمن، به یکی از مهم ترین فصول تاریخ ایران باستان تبدیل شد.
در اوایل قرن بیستم، وقوع یک سیلاب مهیب در منطقه کاشان، خاک سطحی زمین های کشاورزی را شست و گنجینه ای پنهان را آشکار کرد. از دل زمین، بقایای سفالینه ها، ابزارآلات سنگی و فلزی و حتی اسکلت های باستانی سر برآوردند. این اکتشافات تصادفی، ابتدا مورد سوءاستفاده سودجویان قرار گرفت و بسیاری از این آثار ارزشمند، به بازارهای قاچاق عتیقه راه یافتند. اما رفته رفته، توجه کارشناسان بین المللی نیز به این اشیای نفیس جلب شد. به ویژه، هنگامی که تعدادی از این یافته ها به موزه لوور در پاریس رسیدند و دیرینگی و اهمیت استثنایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت، ضرورت انجام کاوش های علمی و دقیق در این منطقه بیش از پیش احساس شد.
پیشینه کشف و اعزام رومن گیرشمن به ایران
پس از آشکار شدن اهمیت تاریخی و باستان شناختی آثار مکشوفه از سیلک در موزه های غربی، به ویژه موزه لوور که برخی از مهم ترین اشیای ابتدایی سیلک را در خود جای داده بود، دولت وقت ایران با همکاری باستان شناسان فرانسوی تصمیم به اعزام تیمی متخصص برای کاوش های منظم و علمی گرفت. انتخاب رومن گیرشمن، باستان شناس شهیر فرانسوی-روسی، برای این مأموریت، تصمیمی هوشمندانه بود. گیرشمن پیش از این، در محوطه های باستانی مهمی در خاور نزدیک و از جمله در بین النهرین فعالیت های کاوشگرانه داشت و به واسطه تجربه و تخصص عمیق خود در باستان شناسی دوران پیش از تاریخ، بهترین گزینه برای گشودن رازهای تپه سیلک به شمار می آمد.
رومن گیرشمن تپه سیلک را محوطه ای بی نظیر برای مطالعه مراحل اولیه شکل گیری تمدن در فلات ایران می دانست. او با همکاری صمیمانه آندره گدار، معمار و باستان شناس فرانسوی که در آن زمان مدیریت موزه ملی ایران را بر عهده داشت و نقش حیاتی در حفظ میراث فرهنگی ایران ایفا می کرد، کاوش های خود را در این منطقه آغاز کرد. این همکاری، زمینه ساز یکی از مهم ترین پروژه های باستان شناسی در ایران شد که نتایج آن، شهرت جهانی پیدا کرد. این تیم فرانسوی با پشتکار و دقت بی نظیری، به بررسی لایه های مختلف تپه های شمالی و جنوبی سیلک پرداختند تا گاه نگاری دقیقی از سکونت های انسانی در این منطقه ارائه دهند.
روش شناسی و سیر کاوش های گیرشمن در تپه سیلک
کاوش های رومن گیرشمن سیلک در سه فصل مجزا و فشرده انجام شد. نخستین فصل در سال های ۱۳۱۲ هجری شمسی (۱۹۳۳ میلادی)، دومین فصل در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی (۱۹۳۴ میلادی) و آخرین فصل در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی (۱۹۳۷ میلادی) به طول انجامید. او در این سه دوره، با رویکردی روشمند، به کاوش در دو تپه اصلی منطقه پرداخت: تپه شمالی (سیلک کوچک) و تپه جنوبی (سیلک بزرگ). همچنین، دو گورستان مهم که بعدها به گورستان های الف و ب شهرت یافتند، نیز در دستور کار کاوش قرار گرفتند.
گیرشمن و تیمش، با حفاری های لایه ای، تلاش کردند تا توالی فرهنگی و زمانی سکونت ها را به دقت شناسایی کنند. این روش، که در آن زمان در حال تبدیل شدن به یک استاندارد در باستان شناسی بود، به آن ها امکان داد تا تغییر و تحولات در معماری، سفالگری، ابزارسازی و شیوه های زندگی را در طول هزاران سال دنبال کنند. آن ها خاک را لایه به لایه کنار می زدند و هر شیء کوچک یا بزرگ، هر بقایای معماری یا گور را با دقت فراوان ثبت و مستند می کردند. وسعت و پیچیدگی این کاوش ها در آن دوران، نشان از تعهد عمیق گیرشمن به شناخت دقیق گذشته داشت. هر قطعه سفال، هر تکه استخوان و هر خشت بر جای مانده، گویی فصلی از یک کتاب کهن را برای آن ها روایت می کرد.
این تقسیم بندی و کاوش منظم، پایه و اساس گاه نگاری تمدن سیلک را که امروزه می شناسیم، بنا نهاد. گیرشمن نه تنها به دنبال یافتن اشیای قیمتی بود، بلکه تلاش می کرد تا تصویری جامع از زندگی اجتماعی، اقتصادی و آیینی ساکنان باستانی این منطقه به دست آورد. او با در نظر گرفتن تمام جزئیات، حتی تفاوت های ظریف در نقوش سفالینه ها یا مصالح ساختمانی، توانست سیر تحول یک تمدن را از آغازین روزهای یکجانشینی تا دوران شکل گیری جوامع پیچیده تر، ردیابی کند.
نتایج و یافته های شاخص تحقیقات رومن گیرشمن
یافته های باستان شناسی گیرشمن سیلک، چنان انقلابی در شناخت تاریخ ایران باستان به وجود آورد که تا به امروز نیز مرجع اصلی پژوهشگران است. او توانست با دقت و هوشمندی، لایه های پنهان یک تمدن هفت هزارساله را رمزگشایی کند و سیر تحول شگفت انگیز انسان را در فلات مرکزی ایران به تصویر بکشد.
گاهی نگاری و دوره بندی فرهنگی (۶ دوره سیلک)
یکی از مهم ترین دستاوردهای گیرشمن، ارائه یک گاه نگاری دقیق از تمدن سیلک بود که این محوطه را به شش دوره فرهنگی متمایز تقسیم کرد: سیلک I تا سیلک VI. این دوره بندی، پایه ای شد برای تمام مطالعات بعدی در این منطقه و فلات مرکزی ایران.
سیلک I (حدود ۵۵۰۰ تا ۴۵۰۰ پ.م.): این دوره، نمایانگر نخستین استقرار دائم انسان در تپه سیلک شمالی است. سفالینه های دست ساز قرمز یا نخودی با نقوش هندسی ساده یا حیوانی ابتدایی، ابزارهای سنگی و نشانه های اولیه کشاورزی و دامپروری، از ویژگی های بارز این دوره هستند. مردم در این دوره در خانه های خشتی ابتدایی زندگی می کردند و شیوه های تدفین آن ها، ساده و همراه با اشیای اندک بود.
سیلک II (حدود ۴۵۰۰ تا ۴۰۰۰ پ.م.): در این دوره، تحولات قابل توجهی در سفالگری مشاهده می شود. سفال ها همچنان دست ساز هستند اما نقش مایه های هندسی و حیوانی (مانند بز کوهی) پیچیده تر می شوند. شواهدی از ذوب ابتدایی مس و ساخت ابزارهای مسی نیز پدیدار می شود که نشان از آغاز عصر مس و سنگ در این منطقه است. سکونت گاه ها گسترده تر و سازمان یافته تر می شوند.
سیلک III (حدود ۴۰۰۰ تا ۳۲۰۰ پ.م.): این دوره، اوج شکوفایی سفالگری در سیلک است. استفاده از چرخ سفالگری (ابتدایی) رواج می یابد و سفالینه های نفیس با نقوش پیچیده تر، حیوانات فانتزی و انسانی پدیدار می شوند. فلزکاری نیز پیشرفت چشمگیری می کند و کوره های ذوب فلز و ابزارهای متنوع مسی کشف شده اند. ظهور مهرهای استوانه ای و اولین شواهد نگارش (الواح ایلامی اولیه) از مهم ترین ویژگی های این دوره در تپه سیلک جنوبی است.
سیلک IV (حدود ۳۲۰۰ تا ۲۸۰۰ پ.م.): در این دوره، ارتباطات فرهنگی و تجاری سیلک با مناطق همسایه، به ویژه خوزستان و بین النهرین، افزایش می یابد. الواح ایلامی اولیه و مهرهای استوانه ای متعددی که شبیه به نمونه های شوش و بین النهرین هستند، گواه این ارتباطاتند. معماری نیز پیچیده تر می شود و نشانه هایی از یک ساختار اجتماعی طبقه بندی شده دیده می شود.
سیلک V (حدود ۱۸۰۰ تا ۱۵۰۰ پ.م.): این دوره، مربوط به عصر آهن است و با ورود اقوامی جدید به منطقه همراه است. سفالگری تغییر می کند؛ سفالینه های خاکستری یا سیاه رواج می یابند و نقوش هندسی ساده تر می شوند. این دوره عمدتاً در گورستان های الف و ب و تپه جنوبی شناسایی شده است.
سیلک VI (حدود ۱۵۰۰ تا ۸۰۰ پ.م.): آخرین دوره سکونت در تپه سیلک است که به عصر آهن متأخر و دوران مادها تعلق دارد. سفالینه های خاکستری به اوج خود می رسند و شواهدی از ساخت ابزارهای آهنی نیز دیده می شود. گورستان ب که به این دوره تعلق دارد، دارای تدفین هایی با اشیای جنگی و زیورآلات برنزی است که نشان از جامعه ای رزم آور دارد.
قدمت تپه سیلک از نظر گیرشمن در ابتدا گاه تا ۱۰ هزار سال نیز تخمین زده می شد که این رقم، بر اهمیت فوق العاده این محوطه تأکید می کرد. اگرچه با پیشرفت های بعدی در گاه نگاری باستان شناسی، این ارقام کمی تعدیل شدند، اما همچنان سیلک را در رده کهن ترین تمدن های بشری قرار می دهد.
معماری و ساختارهای زیستی
گیرشمن در کاوش های خود، بقایای اولین خانه های ساخته شده از گل و خشت را در سیلک شناسایی کرد. این خانه ها، اگرچه ساده بودند، اما نشان دهنده گام های اولیه انسان در یکجانشینی و ایجاد سکونت گاه های دائمی بودند. با پیشرفت تمدن، معماری نیز پیچیده تر شد. در تپه جنوبی، او به بقایای ساختاری بزرگ و مهم دست یافت که آن را یک نیایشگاه یا حتی یک زیگورات می دانست. کشف این سازه عظیم و پلکانی، نشان دهنده سازمان یافتگی اجتماعی و باورهای آیینی پیچیده تر در جوامع سیلک بود و اهمیت زیگورات سیلک و تحقیقات گیرشمن را برای درک ساختار قدرت و مذهب در این تمدن آشکار کرد.
صنایع دستی و تکنولوژی
تپه سیلک، کارگاه بزرگی از تمدن های اولیه بود و گیرشمن شواهد بی شماری از خلاقیت و تکنولوژی ساکنان آن را کشف کرد:
سفالگری
تحولات در سفالگری سیلک، یک داستان کامل از پیشرفت های فنی و هنری را روایت می کند. از سفالینه های دست ساز و ساده دوره سیلک I با نقوش خطی و نقطه ای، به سفال های چرخ ساز دوره سیلک III با نقوش پیچیده و پویا از حیوانات وحشی و افسانه ای، یک جهش شگفت انگیز دیده می شود. کشف کوره های سفال پزی، نشان داد که سفالگران سیلک، بر فرآیند پخت و تولید در حجم بالا تسلط داشتند.
فلزکاری
سیلک یکی از نخستین مراکز فلزکاری در ایران و جهان بود. گیرشمن شواهد گسترده ای از ذوب و فرآوری مس و بعدها برنز را کشف کرد. ابزارآلات مسی ابتدایی مانند سوزن، سنجاق و تبرهای کوچک، و سپس ابزارهای پیشرفته تر و حتی کوره های ذوب فلزات، نشان از این داشتند که ساکنان سیلک در این صنعت، پیشرو بودند. این توانایی در بهره گیری از منابع معدنی و تبدیل آن ها به ابزارهای کارآمد، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی این تمدن داشت.
نساجی
با کشف دوک های ریسندگی متعدد از جنس سنگ و گل، گیرشمن به این نتیجه رسید که مردم سیلک به صنعت نساجی آشنایی داشتند و قادر به تولید نخ و پارچه بودند. این امر، بیانگر سطح زندگی و نیازهای پوششی و تزئینی این جوامع بود.
نظام تدفین و باورهای آیینی
گورستان های الف و ب در تپه سیلک، منبع بی نظیری برای شناخت نظام تدفین و باورهای آیینی مردمان سیلک بودند. در گورستان های قدیمی تر (احتمالاً دوره سیلک III)، مردگان به صورت چمباتمه ای (فشرده) دفن می شدند و گاهی بدن آن ها با گل اخرا رنگ آمیزی می شد. این شیوه تدفین، احتمالاً نشان دهنده اعتقاد به بازگشت به رحم مادر یا تولدی دیگر بوده است. اشیای تدفینی شامل ظروف سفالی، ابزارآلات و زیورآلات، همراه با متوفی قرار داده می شدند که دلالت بر باور به زندگی پس از مرگ و نیازهای متوفی در آن جهان داشت. تفاوت های فرهنگی بین گورستان های الف و ب، نیز موضوع مهمی برای مطالعه تکامل اجتماعی و فرهنگی این مردمان بود.
نظام نگارش و الواح ایلامی اولیه
شاید یکی از هیجان انگیزترین یافته های باستان شناسی گیرشمن سیلک، کشف الواح گلی با خطوطی ناشناخته بود که بعدها به خط Proto-Elamite (ایلامی اولیه) معروف شدند. این الواح، نشان دادند که نظام نگارش در فلات مرکزی ایران، بسیار پیش تر از آنچه تصور می شد، وجود داشته است. کشف این الواح، نه تنها گواه بر وجود یک سیستم اداری و اقتصادی پیچیده بود، بلکه درک ما را از تاریخ خط و تمدن در ایران به کلی تغییر داد و ثابت کرد که ایرانیان سهم مهمی در این اختراع بشری داشته اند.
«الواحی نیز با خط مخصوص پیدا شده است که هنوز نتوانسته اند آن را بخوانند و همین امر می رساند که نفوذ مردم بین النهرین پس از رخنه به شوش به سیلک نیز ادامه یافت. طبق تحقیقات دیگر گیرشمن این مسئله محقق شده است که مُهرهای استوانه ای شکل به جای مُهرهای پیشین با خطی خاص جهت کالایی که از سیلک به نواحی دیگر می فرستادند ساخته می شد. این مُهرها از گِل رس تهیه می شد. سیلک تنها ناحیه ای است که پیش از دوران هخامنشی در آن مدرک کَتبی به دست آمده و حدس می زنند که این مدرک صورت حساب و ارقام مربوط به مالیات یا دادوستد بوده است و از اینجا معلوم می شود که در هزاره سوم پیش از میلاد در ایران خط متداول بوده و ایرانیان تمدن برگرفته از مردم جنوب غربی و شمال شرقی را توسعه و به شکلی بهتر به مردم ممالک دیگر یا به همان ممالکی که از آن جا گرفته بودند انتقال دادند.»
زندگی اجتماعی و اقتصادی
گیرشمن با تجزیه و تحلیل بقایای گیاهی و جانوری، شواهدی از کشاورزی (مانند گندم و جو) و دامپروری (گاو، گوسفند، سگ) در سیلک به دست آورد. این شواهد، نشان دهنده یکجانشینی و اقتصاد مبتنی بر تولید بود. کشف مهرهای استوانه ای و الواح نگارشی، دلالت بر وجود نظام تجاری و مبادلات اقتصادی با مناطق دیگر داشت. همچنین، تفاوت در اشیای تدفینی گورها، احتمال وجود طبقات اجتماعی (اشراف، کشاورزان، صنعتگران) را در جامعه سیلک مطرح می کند که نشان از پیچیدگی و سازمان یافتگی روزافزون این تمدن بود.
انتشار نتایج: شاهکار سیلک کاشان (Fouilles de Sialk près de Kashan)
پس از اتمام کاوش ها، رومن گیرشمن تمام یافته ها، تحلیل ها و تفسیرهای خود را در دو جلد کتاب جامع و بی نظیر با عنوان Fouilles de Sialk près de Kashan (کاوش های سیلک در نزدیکی کاشان) منتشر کرد. این شاهکار علمی که به زبان فرانسوی بود، برای نخستین بار در سال ۱۹۳۸ میلادی (۱۳۱۷ هجری شمسی) در پاریس به چاپ رسید. هر دو جلد، سرشار از جزئیات دقیق، نقشه ها، طرح ها و عکس های متعدد از محوطه، لایه ها، ساختارها و اشیای مکشوفه بودند که به پژوهشگران امکان می داد تا با عمق و دقت کار گیرشمن آشنا شوند.
این اثر، به سرعت به یکی از منابع بنیادی و کلاسیک در باستان شناسی جهان تبدیل شد و همچنان به عنوان مرجع اصلی برای مطالعه تمدن سیلک و دوران پیش از تاریخ فلات مرکزی ایران مورد استفاده قرار می گیرد. جامعیت و روش مندی گیرشمن در مستندسازی و تحلیل یافته ها، این کتاب را به الگویی برای پژوهش های باستان شناسی تبدیل کرد. خوشبختانه، بعدها ترجمه های فارسی این کتاب نیز منتشر شد و دسترسی پژوهشگران و علاقه مندان ایرانی را به این اثر بی بدیل فراهم آورد.
کتاب سیلک کاشان رومن گیرشمن نه تنها صرفاً گزارشی از حفاری ها نیست، بلکه یک تحلیل عمیق و تفصیلی از سیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و فناورانه در یکی از مهم ترین مراکز تمدن های اولیه است. مطالعه این کتاب، خواننده را به سفری در زمان می برد و او را با مراحل شکل گیری یک تمدن کهن، از نخستین سکونت گاه های ساده تا شهرهایی با معماری پیچیده و نظام های نگارشی، آشنا می سازد.
میراث و تأثیر بلندمدت تحقیقات گیرشمن
کار رومن گیرشمن تپه سیلک و نتایج حاصل از آن، تأثیری شگرف و بلندمدت بر شناخت بین المللی از تمدن های پیش از تاریخ ایران داشت. پیش از کاوش های او، اطلاعات کمی درباره دوران پیش از تاریخ فلات مرکزی ایران وجود داشت، اما گیرشمن با یافته های خود، پرده از اسرار هزاران سال تاریخ پنهان برداشت. او نه تنها یک محوطه باستانی را کشف کرد، بلکه پایه های مطالعات باستان شناسی مدرن در ایران را نیز بنا نهاد و به جهانیان نشان داد که ایران دارای پیشینه ای تمدنی بسیار کهن تر از دوران هخامنشی و ایلامی است.
با این حال، مانند هر کاوش پیشگامانه دیگری، تحقیقات گیرشمن نیز در طول زمان مورد بررسی و گاه نقد قرار گرفته است. با پیشرفت تکنولوژی های تاریخ گذاری و متدولوژی های حفاری در دهه های اخیر، برخی از گاه نگاری های اولیه او بازنگری شده اند و جزئیات جدیدی به شناخت سیلک افزوده شده است. به عنوان مثال، کاوش های بعدی که توسط باستان شناسان ایرانی، به ویژه تیم دکتر صادق ملک شهمیرزادی از سال ۱۳۸۰ هجری شمسی به بعد انجام شد، نه تنها یافته های گیرشمن را تکمیل کرد، بلکه به برخی از ابهامات نیز پاسخ داد. دکتر ملک شهمیرزادی با کاوش های خود، اطلاعات بیشتری درباره زیگورات سیلک و کاربری های آن به دست آورد و گاه نگاری های دقیق تری را بر اساس یافته های جدید ارائه داد.
اما این تکمیل و بازنگری ها، هرگز از ارزش کار بنیادی گیرشمن نکاسته است. او نخستین کسی بود که به صورت روشمند، به این محوطه ورود کرد و چارچوب اولیه درک ما از سیلک را بنا نهاد. اهمیت تحقیقات گیرشمن در باستان شناسی ایران انکارناپذیر است و او را به عنوان یکی از پیشگامان این علم در کشورمان جاودانه ساخته است.
اینطور که پیداست، گیرشمن توانست با دیدگاه جامع خود، سیلک را از یک تپه خاکی ناشناخته به یکی از مهم ترین سایت های باستانی جهان تبدیل کند و جایگاه ایران را در نقشه تمدن های کهن جهان ارتقا بخشد. او مانند یک کارآگاه تاریخ، سرنخ ها را دنبال کرد و با هر کشف، داستانی جدید از زندگی گذشتگان را روایت کرد.
اشیاء مهم کشف شده توسط گیرشمن و محل نگهداری آن ها
اشیای کشف شده توسط گیرشمن در سیلک، گنجینه ای بی بدیل از هنر، فناوری و زندگی روزمره مردمان باستانی را به نمایش می گذارند. پس از کاوش ها، بخش قابل توجهی از مهم ترین این آثار، از جمله الواح ایلامی اولیه و بسیاری از سفالینه های شاخص، به موزه لوور در فرانسه منتقل شد و در حال حاضر در آنجا نگهداری می شوند. این انتقال، همواره موضوع بحث و گفتگو بوده است، اما آنچه مسلم است، این آثار به عنوان نمادی از تمدن کهن ایران، در یکی از مهم ترین موزه های جهان، به نمایش گذاشته شده اند.
در میان این آثار، می توان به نمونه های شاخص زیر اشاره کرد:
- سفالینه های قرمز رنگ با نقوش بز کوهی، اسب و خورشید که اوج هنر سفالگری سیلک را نشان می دهند.
- الواح گلی با خط ایلامی اولیه که گواه بر وجود نظام نگارش در هزاران سال پیش هستند.
- ابزارآلات مسی و برنزی که نشان دهنده پیشرفت در فن فلزکاری هستند.
- مهرهای استوانه ای که در مبادلات تجاری و اداری استفاده می شدند.
- پیکرک های انسانی و حیوانی که بیانگر باورهای آیینی و جنبه های هنری جامعه سیلک بوده اند.
- زیورآلات و وسایل زینتی از جنس سنگ، صدف و فلزات.
البته، تعداد قابل توجهی از آثار کشف شده نیز در داخل ایران باقی مانده اند و در حال حاضر در موزه ملی ایران در تهران و همچنین موزه باغ فین کاشان نگهداری می شوند و برای بازدید عموم در دسترس هستند. این آثار، پنجره ای به سوی زندگی مردمان باستانی سیلک می گشایند و روایت گر تمدنی هستند که هزاران سال پیش در قلب فلات ایران می زیسته اند. هر قطعه، داستانی از رنج ها، آرزوها، هنرمندی ها و باورهای مردمی را بازگو می کند که در این سرزمین زندگی کرده اند.
«در خرابه های تپه باستانی سیلک چند اسکلت انسان و ظروف باستانی پیدا شده است که این اشیاء در موزه های لوور فرانسه، موزهٔ ملی ایران و موزهٔ باغ فین و موزه ای در کنار این مجموعهٔ باستانی قرار داده شده است. از نکات دیدنی این منطقه باستانی وجود خرده سفال های چند هزار ساله روی زمین و پیرامون این تپه ها است.»
نتیجه گیری: جمع بندی اهمیت ابدی کار رومن گیرشمن
نتایج تحقیقات رومن گیرشمن درباره تپه سیلک، بدون شک یکی از برجسته ترین دستاوردهای باستان شناسی قرن بیستم در ایران به شمار می رود. کار او نه تنها منجر به کشف و معرفی یک تمدن باستانی هفت هزارساله شد، بلکه درک ما را از سیر تحول بشر در فلات ایران، از نخستین جوامع کشاورزی تا ظهور ساختارهای پیچیده اجتماعی و فنی، دگرگون ساخت.
گیرشمن با رویکرد علمی، گاه نگاری دقیق، مستندسازی جامع و انتشار نتایج در قالب کتاب های مرجع سیلک کاشان، نام خود را به عنوان یکی از پیشگامان شناخت تمدن های کهن ایران جاودانه کرد. یافته های او درباره دوره های شش گانه سیلک، معماری های اولیه، پیشرفت در سفالگری و فلزکاری، شیوه های تدفین و به ویژه کشف الواح ایلامی اولیه، همگی پازل عظیمی از تاریخ را تکمیل کردند که پیش از آن، ناشناخته باقی مانده بود. او با قلم شیوا و نگاه ژرف خود، توانست زندگی در سیلک باستان را برای ما ملموس و قابل درک سازد.
امروزه، تپه سیلک نه تنها یک محوطه باستانی است، بلکه نمادی از تاریخ و تمدن غنی ایران است که با تلاش ها و دیدگاه رومن گیرشمن، به جهانیان شناسانده شد. میراث او فراتر از کشف چند اثر باستانی است؛ او به جهانیان نشان داد که در این گوشه از جهان، تمدنی دیرینه و شکوفا وجود داشته که نقش مهمی در پیشرفت های بشری ایفا کرده است. سیلک، همچنان برای آیندگان، گنجینه ای از دانش و شگفتی باقی خواهد ماند و یادآور جایگاه بی بدیل ایران در گهواره تمدن بشری است.