کنشهای اجتماعی در عصر شبکههای اجتماعی
شوک ثبت پایینترین نرخ مشارکت، جامعه نخبگان را بر آن داشته که هر کدام در پی آسیبشناسی از این مسأله برآیند و کم و کیف آن را ارزیابی کنند، اما تاکنون در میان تمامی تحلیلها یک نکته مهم مغفول مانده و آن ماهیت جهان امروز، نسبت انسان با این جهان و تأثیرات آن بر کیفیت کنشهای انسانی است.
به گزارش نازک نارنجی، علیرضا نادری، کارشناس فرهنگ و ارتباطات در یادداشتی در روزنامه ایران با این عنوان نوشت: در سالهای اخیر جامعه ایران به طور متعدد در معرض رویدادهای سیاسی و فرهنگی قرار داشته و پس از هر رویداد با موجی از تحلیلهای جامعهشناختی مختلف مواجه شده است. آخرین رویداد، انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ و ثبت مشارکت ۴۰ درصدی مردم در این انتخابات بود. شوک ثبت پایینترین نرخ مشارکت، جامعه نخبگان را بر آن داشته که هر کدام در پی آسیبشناسی از این مسأله برآیند و کم و کیف آن را ارزیابی کنند، اما تاکنون در میان تمامی تحلیلها یک نکته مهم مغفول مانده و آن ماهیت جهان امروز، نسبت انسان با این جهان و تأثیرات آن بر کیفیت کنشهای انسانی است.
مهمترین شاخصه جهان مدرن، فراگیری ارتباطات در قالب شبکههای اطلاعاتی است، به نحوی که زیست انسان با این شبکه پیوند خورده است. در جهان امروز تصورات انسان از دنیای پیرامون، تابعی از زیست مجازی و احوالات او در این فضاست. در نهایت نیز این تصورات نوع کنشورزی بیرونی او را تعیین میکنند.
به تعبیر آدرنو، مخاطبین رسانه، جهان خارج را ادامه محتوایی میپندارند که تماشاگرش بودهاند؛ زیرا محتوای رسانهای کاملاً معطوف به بازتولید جهان ادراکات روزمره است. هر قدر تکنیکهای تولید محتوا با شدت بیشتری اشیا و امور تجربی را دوبارهسازی کنند، غلبه این توهم بر انسان نیز آسانتر میشود که جهان خارج ادامه صاف و ساده آن جهانی است که بر صفحه نمایش دیده است. آدرنو بر آن است که رسانهها با ارائه محتوای سطحی، مردم را از مسائل واقعی دور نگه میدارند. این امر باعث میشود افراد کمتر به مسائل اجتماعی و سیاسی توجه کرده و در نتیجه اعتراضات، انتقادات و مشارکت اجتماعی شکل دیگری به خود گرفته یا کاهش یابند. شاید بتوان یکی از نتایج دیگر این امر را سیاستزدگی مخاطبین رسانهها به واسطه دریافت محتوای پیدرپی و در معرض قرار گرفتن بیش از اندازه برشمرد؛ رصد مداوم اخبار، تماشای سیاسیون و بعضاً مرور جزئیات زندگی آنها به صورت روزمره از قاب شبکههای اجتماعی، سیاست را تبدیل به امری روزمره کرده و از جذابیت آن کاسته است. به عنوان مثال اگر در دورهای مردم برای تماشای سیاستمداران، خیابانها و میادین شهر را لبریز میکردند، امروز آن اشتیاق به نحو دیگری ارضا شده است و بعضاً اگر همان سیاستمدار از چند متری آنها رد شود، غافلگیر نمیشوند یا میل کمتری برای تماشای او دارند.
بیمیلی مردم نسبت به مناسبات سیاسی را میتوان امری فراگیر در سطح جهان برشمرد. به عنوان نمونه شرکت اطلاعات و داده نیلسن اعلام کرده که مناظره انتخاباتی هفته گذشته جو بایدن و دونالد ترامپ ۵۱ میلیون بیننده داشته است. این آمار حدود ۳۰ درصد کمتر از ۷۳ میلیون بیننده تلویزیونی است که نخستین مناظره انتخاباتی سال ۲۰۲۰ را تماشا کردهاند. همانگونه که گفته شد، تصور انسان از محیط پیرامون تابعی از احوالات او در جهان اجتماعی است. با این ملاحظه، نکته دیگر آن است که مقتضیات جهان اجتماعی انسان ایرانی چیست؟ جو غالب این فضا را چه چیزی اشغال کرده و چه نسبتی با جهان سیاست و انتخابات دارد و اگر نسبتی دارد، این نسبت چه نوع کنشورزی را ایجاب میکند؟ آیا در این جهان مشارکت اجتماعی و سیاسی امری مهم قلمداد میشود یا چنان مذموم است که افراد همسو را هم به خودسانسوری میکشاند؟
به طور خلاصه آنکه، ملاحظه این نکات در تحلیل کنشهای اجتماعی انسان امروز چنان ضروری است که میتوان گفت در جهانی که زیست انسان مدرن با شبکه اطلاعاتی پیوند خورده، هر نوع تحلیل از کیفیت رفتار او بدون درنظرگیری این ملاحظه ناقص است.
انتهای پیام