عمومیمطالب کسب و کار

انیمیشن و برندسازی: خلق داستان‌های برند

بسیاری از صاحبان کسب و کار طراحی شخصیت را به عنوان یک تافته جدا بافته از تبلیغات دیجیتال امروزی می دانند. حتی در برخی موارد کاربرد آن‌ها را صرفا در پلتفرم‌ها یا بازی های ویدیویی کمیک در نظر می گیرند. با این حال، طراحی کاراکتر چیزی بیش از این است و نام آن گویای همه چیز است. این سبک از طراحی به عنوان یک عنصر داستانی روایت کننده یک اثر خاص به بیننده، خواننده، گیمر یا کاربر می باشد. لذا هدف از خلق یک شخصیت کمیک این است که سطح تعاملات را در مخاطبان بیشتر کند و به شما کمک کند با آنچه در مقابل شما ارائه می شود ارتباط برقرار کنید.

اهمیت طراحی کاراکتر در هویت برند

ساخت شخصیت بیش از ارزش اسمی خود، همه چیز را در مورد طراحی در بر می گیرد. به طور مثال تمام اصول، تئوری، و اجزای تشکیل دهنده یک برند را شاما می شود.

شما باید یک طراح جذاب ایجاد کنید، که نه تنها با کاربر ارتباط معنایی برقرار می کند و با او انس می‌گیرد، بلکه باعث می شود محصول مورد نظر شما همیشه در ذهن اون نقش ببندد. این یک چالش بزرگ برای هر طراح است زیرا شما برای خودتان طراحی نمی‌کنید، بلکه یک سری الزامات را هم برای محصول و هم برای مخاطب نهایی برآورده می‌کنید.

شما نباید خلق یک اثر هنری به ویژه کاراکتر تبلیغاتی را ساده بگیرید و فکر کنید هر آنچه که زیباست ممکن است پیام‌آور یک مقصود خاص نیز باشد. خیر! درست مانند تولید هر محصولی، برای خلق یک اثر کمیک باید یک سری متغیر را در نظر بگیرید:

  • کاربر نهایی کیست؟
  • اثر مربوطه در چه زمینه‌ای قرار است ایفای نقش کند؟
  • برای چه نوع فناوری طراحی شده است؟

به طور کلی، می‌توانید بهترین تجربه‌ ممکن را خلق کنید، اما اگر هنگام خلق شخصیتی که قرار است داستان شما را تعریف کند، زمان زیادی صرف نکنید، قطعا با شکست مواجه خواهید شد.

اهمیت فضاسازی در طراحی کاراکتر تبلیغاتی

سرمایه گذاری در طراحی محیط نیز بسیار حائز اهمیت است. زیرا دنیایی که شخصیت ها در آن زندگی می کنند به اندازه خود آن ها مهم است. فرض کنید در حال طراحی یک بازی انیمیشنی هستید و تنها 2 شخصیت قرار است در آن ایفای نقش کنند. در چنین شرایطی به دلیل تعداد کم کاراکترها شما مجبور هستید تا فضای مورد نظر را به بهترین شکل ممکن طراحی کنید. در غیر این صورت هیچکدام از کاربران نمی توانند با اثر شما ارتباط معنایی برقرار کنند.

به طور مثال شما می توانید فضای آثار کمیک لگو را در نظر بگیرید. لگوها از دیرباز به شکل مکعب هایی هستند که هر کدام هویت مخصوص خود را دارند. لذا هر گاه نام لگو بر زبان می آید، به طور ناخودآگاه به یاد محیطی مکعبی شکل با شخصیت های کارتونی بامزه می افتیم.

اهمیت تیپ شخصیتی کاراکتر تبلیغاتی

هر چقدر تیپ شخصیت تبلیغاتی شما فانتزی تر باشد، تاثیر آن بیشتر خواهد بود. فراموش نکنید که همه ما در یک دنیای واقعی یا به اصطلاح رئال زندگی می کنیم. اگر از مردم بپرسید که چه نوع فضایی را برای تبلیغات انیمیشنی یا ساختن بازی ترجیح می دهند، قطع به یقین آن ها دنیای سورئال یا کمیک را انتخاب می کنند. شما باید به دنبال خلق آثاری کمیک و فانتزی باشید که توجه مخاطب به آن جلب شود.

برای مثال می توانید شخصیت های باب اسفنجی در سری انیمیشن های این کارتون جذاب را در نظر بگیرید. درست است که اثر مربوطه در حال به تصویر کشیدن دنیای زیر اب است، اما شخصیت های خود را به گونه ای فانتزی و کمیک طراحی کرده است تا تاثیر بهتری روی ذهن بیننده بگذارد.

شما می توانید از شخصیت های بتمن، سوپرمن، شگفت انگیزان و غیره برای خلق آثار دو بعدی یا سه بعدی به یادماندنی الهام بگیرید. البته فراموش نکنید که باید تعیین کنید که مخاطب هدف شما در چه بازه سنی قرار دارند!

طراحی کاراکتر تبلیغاتی برای برند

حال تصور کنید قصد فروش یک محصول خاص را دارید. احتمالا برای جلب توجه مشتریان خود باید به دنبال خلق مسکات یا شخصیت های بامزه و به یادماندنی باشید. به طور مثال، شرکت صنایع غذایی دینا از شخصیت میمون برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کند. قطعا با شنیدن نام محصولات این شرکت (چی توز) به یاد نماد تبلیغاتی آن ها یعنی میمون موتور سوار می افتید. همین ایده کافی است تا محصولات این شرکت در ذهن شما نقش ببندند.

اینجاست که اهمیت طراحی شخصیت کارتونی به خوبی نمایان می شود. اگر دقت کرده باشید اکثر انیمیشن ها کاراکترهای حیوانی دو بعدی استفاده می کنند. این به این دلیل است که کودکان ارتباط معنایی بهتری با شخصیت های حیوانی در کارتون ها برقرار می کنند.

طراحی شخصیت برای برندسازی

لذا شما به عنوان مالک کسب و کار خود باید در انتخاب شخصیت تبلیغاتی مورد نظر نهایت دقت را به خرج دهید. در غیر این صورت هرگز نخواهید توانست مقصود خود را به مشتریانتان منتقل کنید.

مهمترین اصول تصویرسازی کاراکتر کارتونی

برای خلق یک اثر جذاب باید یک سری اصول را هنگام ساخت کاراکتر کارتونی بدانید.

  • انتخاب رنگ مناسب برای شخصیت ها
  • انتخاب چهره ای مناسب برای کاراکترهای کارتونی تبلیغاتی
  • انتخاب نرم افزار مناسب
  • بهره گیری از قلم نوری
  • فضاسازی مناسب و جذاب
  • انتخاب شخصیت های مناسب (حیوانی، کارتونی، انسانی و …)
  • انتخاب سبک مناسب برای طرح (2 بعدی یا 3 بعدی)
  • هویت بخشیدن به کاراکتر خود
  • مشخص کردن قالب و تم
  • ایجاد پیشنویس درست

نقاشی دیجیتال

ساخت کاریکاتور جذاب یکی از روش های قدیمی برای انتقال مقصود شما از برند و محصولات مصرفی است. البته استفاده از کاریکاتور در دنیای سیاست کمی مرسوم تر است. به طوری که برخی از رسانه ها یا روزنامه ها از کاریکاتورها برای نقد سیاستمداران یا شوخی با آن ها استفاده می کنند. با این حال در طراحی کاریکاتور یا نقاشی دیجیتال باید تمامی اصول بالا را رعایت کنید.

در طراحی چهره دیجیتال باید به این نکته توجه کنید که اثر شما نباید با چهره واقعی سوژه مغایرت داشته باشد. تنها کاری که شما اجازه انجام آن در این سبک هنری دارید این است که اجزای صورت و بدن او را به طوری کمیک طراحی کنید. در غیر این صورت اثر شما هرگز تاثیر مثبتی روی ذهن مخاطب نخواهد داشت.

فرض بر این هست که شما به حوزه ارتباطات بازاریابی علاقه مند هستین و مطالبی که قراره اینجا بخونین برگرفته از خود کتاب هست. سعی کنید با این کتاب غنی ارتباط بگیرید، نکات ریز و کاربردی این کتاب ارزش نوت برداشتن و چند بار خوندن رو داره، نه تنها برای کسب و کار بلکه نگرش برند (ویژند) محور رو در شما نهادینه می کنه.

اگه خلاصه من رو کامل خوندین و علاقه مند بودین نسخه فیزیکی کتاب رو تهیه کنین و اگر خریدین تو زمانی که تمرکز کافی دارین مطالعه کنین! چرا که نکات عمیقی رو در بر داره و فقط در خلوت خودتون می تونین مثال های متعددی رو برای خودتون مرور کنیند

تعریف برند از انجمن بازاریابی آمریکا:

نام، واژه یا علامت، نماد، طرح یا ترکیبی از تمامی این عناصرکه به منظور شناسایی کالاها و خدمات یک فروشنده (یا گروهی از فروشندگان) با هدف ایجاد تمایز در عرصه رقابت استفاده می شود.

تعریف دوم برند:

برندذهنیت، احساس باطنی و ادراک درونی شخص درباره یک محصول، خدمت یا شرکت است.

برند یک مفهوم کاملا نسبی است و به نظر نویسنده کتاب، بخشی از برند در ذهن فرد(درک شخصی هر فرد از برند) و بخشی از آن در ذهنیت جامعه (بخشی که اکثریت جامعه بر سر آن توافق دارند) قرار دارد.

تجربه اصلی ترین خالق مفهوم برند در ذهن انسان است

#ناخودآگاه_جمعی #یونگ #ادراک_مثبت #مدیریت_برند

خب با دانستن تعریف برند میریم سراغ جوهره برند:

در نظر داشته باشید ما به شکل مستقیم توان مدیریت احساسات و ذهنیت جمعی انسان ها درباره یک چیز را نداریم، ما در واقع ابزارها و ارتباطاتی را می توانیم مدیریت کنیم که در خدمت ساخت ذهنیت و احساسات فردی و جمعی باشند. یعنی در واقع آنچه که ما مدیریت می کنیم، ابزارهای ایجاد تجربه و ارتباطات برند است که ذهنیت و احساسات یاد شده را خلق می کنند.

وعده برند مهمترین ویژگی یک برند است

برند مساوی است با وعده به اضافه تعهد انجام دادن آن وعده.

برخی از فواید برندسازی:

  • برندسازی باعث میشه محصول رو با قیمت بالاتری بفروشید
  • به ایجاد ارزش افزوده برای سازمان کمک می کنه (به عبارتی ارزش ادراک شده رو افزایش میده)
  • باعث ایجاد گروه مشتریان وفادار میشه.

مضرات برندسازی:

  • نیاز به مخارج بالا برای تبلیغات، طراحی برند و اجرای برنامه های برند هست
  • سرمایه گذاری بیشتر برای بالا بردن کیفیت تجربه محصول هست
  • مجبور میشین به نیروی انسانی و مشتریان بهای بیشتری بدین که مستلزم هزینه بیشتری هست.

از اینجا به بعد کمی شبیه جزوه های دانشگاهی ممکنه بشه! تحمل کنین تا چیز یاد بگیرین

برای عبور از معمولی بودن به برند شدن نیاز داریم که شامل 2 اصل زیر میشه:

1-      آگاهی از برند: به زبان ساده آگاهی از برند یعنی این مشتری باید برند شما رو بشناسه و اگر لوگوی آن را دید(حتی تکه ای از اون) با نامش را شنید بداند متعلق به چه برندی است.

2-      تداعیات (تصاویر ذهنی) از برند: مجموعه ای از ادراکات و احساسات مصرف کننده درباره برند است که توسط ارتباطات یکپارچه برند یا هر چیزی که درباره برند تجربه شخصی ایجاد می کند، ساخته میشه.

برند سازی با ادراک انسان سر و کار داره

پارادایم چیه: مجموعه ای از عقاید، ارزش ها و تکنیک هایی است که اعضای جامعه علمی آن ها را به اشتراک می گذارند و مشخص می کنند که قرار است در تحقیقات و حل مساله از آن ها استفاده کنند.

خب یه مدل 6 وجهی هویت برند داریم از ژان کاپفرر (نویسنده کتاب هویت برند) ایشون معتقده که ما وارد عصر بازاریابی تشابه شدیم! دلایل بسیاری باعث شده تا شرکت ها به لحاظ نوع محصول و یا خدماتی که ارائه میدن مانند هم عمل کنن، برای مثال صنعت بانکداری، قواعد و مقررات باعث شده بانک ها تا حد زیادی شبیه هم عمل کنند. تحقیقات بازار و تکنولوژی، قواعد و مقررات خلق کمپین های تبلیغاتی موجب شباهت شرکت ها به یکدیگر شده.

اجزای این مدل شش وجهی هویت برند:

1-      پیکر برند: بخش عینی برند که ویژگی های خود را از محصولات برند می گیرد و وقتی نام برند به میان می آید، این ویژگی های فیزیکی در ذهن مخاطب زنده می شود.

2-      شخصیت برند: صفات انسانی که به برند منتقل می شود.

3-      فرهنگ برند: نظامی از ارزش های درون سازمانی و برند که بر علائم بیرونی آن ها حاکم است و باعث تمایز برند از رقبا و همچنین ارتباط برند با تک تک افراد سازمانش می شود.

4-      رابطه: نوع رفتارهایی است که برند خود را با آن ها به مخاطب می شناساند.

5-      بازتابش: یک برند تصویر یک مشتری را بازتاب می دهد، بازتابش هدف برند نیست بلکه تصویری از هدف برند است.

6-      خود انگاره: ما از طریق نگرش خود نسبت به برندهای معین، نوعی رابطه ی درونی با خودمان برقرار می کنیم.

 

دکمه بازگشت به بالا