صفر تا صد ماجرای صادق بوقی و درسهایی که نمیگیریم
ماجرای صادق بوقی، نه نخستینبار بود، نه آخرینبار خواهد بود؛ اینکه رخدادی محلی در فضای مجازی و برخوردی در فضای حقیقی، موجی انتقادی ایجاد کند و مرزهای استان و کشور را درنوردد.
به گزارش نازک نارنجی، ایرنا نوشت: این موج هم چند روزی جامعه را درگیر خود کرده و در بلندمدت آنچه میماند، دلخوری از کسانی است که با برخوردشان، بخشی از جامعه را متأثر کردهاند.
صادق بوقی کیست؟
«صادق بنا متجدد» ملقب به صادق بوقی متولد ۱۳۳۲ در رشت است. وی در گذشته سالها به عنوان بوقچی، لیدر و تبلیغاتچی کنار تیمهای شمالی فوتبال فعالیت میکرد و به همین دلیل به او لقب «صادق بوقی» دادهاند. او پس از بازنشستگی به شغل ماهیفروشی مشغول شد. اکنون تاکسی دارد و البته در اوقات بیکاری، سری به دوستان ماهیفروش خود در بازار رشت میزند. او از سال ۱۳۹۹ شروع به رقصیدن و آوازخوانی در بازار رشت کرد که ویدئوهای رقص و آوازخوانی او در فضای مجازی منتشر و باعث شهرتش شد.
در این گزارش ابتدا براساس تاریخ، روندنمای این رخداد را مرور میکنیم و برخی نقاط مبهم آن را واکاوی میکنیم.
۲۷ آبان، انتشار فیلم اول رقص صادق بوقی
ماجرا از سفر چندی پیش «محمد معماریان» (از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی) به همراه چند همراهش به رشت برمیگردد. در ظاهر آنها وقتی باخبر میشوند یکی از لیدرهای قدیمی فوتبالی این شهر، گاهی مردم بازار را شاد میکند، دور صادق جمع میشوند و از او میخواهند برای آنها هم بخواند و یک نفر هم فیلمی از این ماجرا میگیرد. ۲۷ آبان فیلم اول این اجرای شاد در صفحه معماریان با ۲.۷ میلیون دنبالکننده منتشر و در جاهای دیگری نیز بازنشر میشود.
یکم آذر، بازنشر کلیپ
با گذشت سه روز، کلیپ کوتاهتری از این برنامه در حسابهای مختلف اینستاگرام و توئیتر بازنشر شده و حالا به کانالهای تلگرامی میرسد.
۱۴ آذر، برخورد با اینفلوئنسرهای منتشرکننده کلیپ
فیلم صادق بوقی چند روزی دست به دست شد. اما ۱۴ آذر، زمانی که دیگر موج کوچک آن فروکش کرده بود، خبر رسید با «بلاگرهایی که تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی، بازار رشت و پیادهراه فرهنگی منتشر کرده بودند»، برخورد شده است.
به گزارش پایگاه خبری پلیس گیلان، سردار حسنپور اظهار کرد: «در پی انتشار تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی، بازار رشت و پیادهراه فرهنگی شهر توسط عدهای هنجارشکن و بازتاب آن در شبکههای اجتماعی و ماهوارهای که موجب جریحهدار نمودن عفت عمومی شده، رسیدگی به این موضوع در دستور کار مأموران پلیس امنیت عمومی قرار گرفت.»
وی بیان کرده «با اقدامات فنی و پلیسی، ۱۲ نفر از گردانندگان این صفحات شناسایی و پس از هماهنگی با مرجع قضائی با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به دادسرا معرفی شدند. همچنین ۹ صفحه مجازی منتشرکننده محتوای هنجارشکنانه توسط پلیس شناسایی و با اخذ دستور قضائی محتوای غیرقانونی از این صفحات حذف شد». جانشین فرمانده انتظامی گیلان همچنین از صدور اخطاریه پلمب برای «۴ واحد صنفی متخلف برپاکننده رقص و آواز خوانی» توسط اداره نظارت بر اماکن عمومی خبر داد.
۱۶ آذر، صفحه صادق مسدود شد!
رسانههای مختلف با انتشار تصویری از حساب اینستاگرام صادق بوقی نوشتند این صفحه به دلیل تولید محتوای مجرمانه مسدود شده است. البته با توجه به مسدودن بودن اینستاگرام در ایران، مقصود از بستن این صفحه این است که مقام قضایی صاحب صفحه را احضار کرده و از او خواسته همه محتوای خود را حذف و فقط اطلاعیه مسدودی صفحه خود را در آن قرار دهد.
۱۷ آذر، شایعه بازداشت صادق بوقی
بعد از مسدود شدن صفحه صادق، در صفحههای مجازی (ایکس و اینستاگرام) به تدریج شایعه بازداشت او منتشر شد و مورد انتقاد قرار گرفت. همچنین شایع شد با همراهان او و صاحبان مغازههای موجود در فیلم برخورد شده است.
۱۸ آذر، موج حمایت از صادق بوقی
اندکی بعد از انتشار خبر مسدود شدن صفحه صادق بوقی، کمکم برخی افراد اقدام به تقلید از صادق بوقی، دور هم «او او کنان» دست زدند و یکی رقصید و ویدئوی آن را در فضای مجازی منتشر کردند. به مرور تصاویر متعدد از این موضوع فراگیر شد تا از بالا گرفتن «موج صادق بوقی» سخن گفته شود. رسانههای خارج کشور نیز رقص و شادی را ابزار مبارزه با خفقان دانستند. برخی نیز با اشاره به شایعات مطرح، از این انتقاد کردند که چرا صادق بوقی بابت چند حرکت بازداشت شده اما با مقام مسئولی که فیلمی غیراخلاقی منتسب به او منتشر شده، برخوردی نمیشود.
۲۰ آذر، تکذیب بازداشت صادق و پلمب مغازه، درخواست باز شدن صفحه
با بالا گرفتن شایعهها، مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان گیلان اعلام کرد «در پی انتشار ویدئوی فردی با هویت معلوم در شهر رشت و اخبار غیرواقعی در خصوص دستگیری ایشان و پلمب برخی مغازهها؛ با بررسی بهعملآمده مشخص شد چنین موضوعی صحت نداشته و صِرفاً در چارچوب قانون به افراد هنجارشکنی که بهصورت مختلط اقدام به تولید محتوای خارج از عرف و انتشار در فضای مجازی نموده بودند تذکر داده شد. همچنین فرمانده انتظامی استان، بازشدن برخی صفحات فضای مجازی مرتبط با موضوع را از مقام محترم قضایی درخواست کرده است.»
۲۰ آذر، بازگشت صفحه صادق بوقی
گویا این درخواست فرمانده انتظامی شب نشده، اجابت شد و صفحه اینستاگرام صادق بوقی را دوباره به او برگرداندند. البته برخی فعالان سایبری مدعی بودند این صفحه با پیگیری آنان (فعالان فضای مجازی جریان انقلابی) باز شده است.
از آن رقص تا این رقص، مسأله فرق دارد
به نظر میرسد منشأ شایعه بازداشت صادق بوقی، علاوه بر حذف ویدئوهای اینستاگرام او، خبری از سوی پلیس گیلان بود مبنی بر برخورد با بلاگرهایی که تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی، بازار رشت و پیاده راه فرهنگی منتشر کرده بودند. گویا برخورد پلیس با منتشرکنندگان رقص مختلط در بازار رشت بوده اما به دلیل داغ بودن موضوع صادق بوقی و رخ دادن هر دو موضوع در بازار رشت، ذهنها به سمت برخورد با منتشرکنندگان رقص صادق رفته بود.
با این حال برخورد با صفحه اینستاگرام صادق بوقی واقعیت داشت و همین موضوع نیز از عوامل واکنش منفی در نقاط مختلف کشور بود. چه کسی تصمیم به این اقدام گرفته است؟
مرور توجه به صادق در شبکههای اجتماعی
بررسی وضعیت انتشار، لایکدهی و بازنشر مطالب مرتبط با صادق بوقی در سه بستر ایکس(توئیتر)، تلگرام و اینستاگرام نشان میدهد اوج واکنشها و تولید محتوا در این سه پیامرسان و شبکه اجتماعی، بعد از خبر مسدودی صفحه صادق بوقی رخ داده است. در فاصله ۱۹ تا ۲۲ آذرماه، زمانی است که بیشترین تعداد بازدیدها، لایکها و بازنشرها در این بسترها انجام شده است.
استخراج صفحات و اکانتهایی که بیشترین فعالیت مرتبط با صادق بوقی را داشتهاند، نشان میدهد حساب ایکس(توئیتر) و اینستاگرام شبکه «من و تو» بیشترین فعالیت را در این دو بستر داشته و در تلگرام نیز بیشترین فعالیت به یک کانال تلگرامی با گرایش سیاسی ضد نظام مربوط بوده است.
خیلی هم کار خودشون نیس!
این موضوع مشخص میکند ماجرای صادق بوقی به شدت در رسانههای فارسی زبان خارجی با رویکرد منفی و انتقادی بازتاب داده شده و این رسانهها از تلاش برای مانور رسانهای و فضاسازی حول این اتفاق فروگذار نکردهاند. این در حالی است که برخی «کشف» کرده بودند ماجرای صادق بوقی را «خودشون» راه انداختهاند تا اندکی فضای خبری پرونده چای دبش یا مثلاً ساسی مانکن کمرنگ شود؛ ادعایی که دادههای استخراج شده از عملکرد رسانه های ضدانقلاب آن را تائید نمیکند.
خانم معلم و گنگستر شهر آمل
شبیه همین رویداد بهمن ۱۴۰۱ در ماجرای «صدف صفرزاده» معلم قائمشهری رخ داد که پس از پخش آهنگ گنگستر شهر آمل در کلاس درس خود و پربازدید شدن ویدئوی آن، آموزشوپرورش مازندران از اخراج این معلم و احتمال لغو مجوز مدرسه محل تدریس او خبر داد.
این خبر باعث توجه بیشتر مردم به این آهنگ مازندرانی یک خواننده زیرزمینی شد که محتوای مناسبی به ویژه برای بچهها نداشت. با انتشار خبر اخراج این معلم، باشگاه فوتبال نساجی مازندران اعلام کرد او را استخدام میکند. این خبر سر و صدایی در شبکههای اجتماعی به پا کرد و میزان جستوجوی آهنگ «گنگستر شهر آمل» در ۲۴ ساعت به شدت بالا رفت.
در ادامه این معلم با انتشار ویدئویی از اقدام خود عذرخواهی کرد و درباره اخراج خود نیز گفت: من کارمند دولتی نبودم و به شغل معلمی و دانشآموزان علاقهمندم و مساله من در حال بررسی و روال اداری است. در ادامه، برخی رسانهها از بازگشت به کار این معلم با پادرمیانی «آیتالله معلمی» امام جمعه قائمشهر و نماینده مازندران در مجلس خبرگان رهبری خبر دادند.
روشن است که اگر درایت امام جمعه و برخی افراد در حلوفصل این موضوع نبود، تاثیر بدتری در جامعه به جا میماند اما تا همین جا هم مدیرانی که ابتدا حکم به اخراج این معلم جوان دادند، بیشتر به دیده شدن یک سرود با محتوای نامناسب کمک کردند.
جامعه به هم وصل است، دقت کنید!
جدا از اینکه پاسخ این پرسشها چه باشد، واقعیت آن است که جامعه به دلایل مختلف، وضعیت خاصی دارد و به ویژه نسل جوان، آماده واکنش نشان دادن به رخدادهایی است که برایش قابل درک نیست. از سوی دیگر در جامعه ارتباطی و شبکهای شده امروز، واکنشها به راحتی به هم پیوند میخورند و بابت برخورد با پیرمردی در رشت، جوانانی در اهواز، مشهد و کرمان و … دست به کار میشوند.
در چنین شرایطی هرگونه برخورد با کنشهای فرهنگی که از منظر برخی مسئولان ناهنجار به شمار میآید و گاهی خلاف قانون و شرع و .. نیز هست، اگر با دقت و درایت انجام نشود، میتواند به ترویج آن کنشها منجر شود. پیش از این بسیاری از رشتیها نیز صادق سپیدرودی را نمی شناختند اما حالا به جای ۱۲۰ هزار نفر، ۱ میلیون و صدهزار تن (تا لحظه تدوین این گزارش) صفحه او را دنبال میکنند. از سوی دیگر به مواردی از این کنشها که در زیرمجموعه سبک زندگی طبقهبندی میشوند فقط با رویکرد نرم اقناعی، فرهنگی و مردمی میتوان واکنش نشان داد و هرگونه برخورد سخت به ویژه از سوی حکومت میتواند سبب تقویت آن شود.
انتهای پیام