چهارم محرم در کربلا چه گذشت؟
در چهارم محرم سال ۶۱ هجری با تحریک ابن زیاد ۱۳ هزارنفر آماده جنگ با امام حسین علیه السلام شدند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، در روز چهارم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری عبیدالله ابن زیاد مردم را در مسجد کوفه جمع کرد و با استناد به فتوایی که از “شریح قاضی” گرفته بود، مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک کرد.
بخشی از سخنرانی ابن زیاد در مسجد کوفه
عبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه مردم را چنین خطاب کرد: «ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که میخواستید یافتید! و یزید را میشناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیردستان احسان میکند و بخششهای او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم».
سپس دستور داد در تمام شهر ندا کنند و مردم را برای جنگ آمادهی حرکت سازند.
به دنبال آن ۱۳ هزار نفر در قالب ۴ گروه که عبارت بودند از:
۱. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر
۲. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر
۳. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر
۴. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر
به سپاه عمر بن سعد پیوستند.
بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.
*روز شمار عاشقی و شهدای کربلا
*چهارم محرم به نام «فرزندان حضرت زینب (س) و حرّ نامیده شده است.
در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری (سلام الله علیها) نیز خود را آماده قتال کردند.
حضرت زینب (سلام الله علیها) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن میکرد، حالتی دگرگون داشت.
بسیاری میگویند: زینب کبری (سلام الله علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید – کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر میداشت – دائی خود را به مادرش فاطمه (سلام الله علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.
*به میدان رفتن محمد بن عبدالله پسر حضرت زینب علیهماالسلام
پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد:
” به خداوند شکایت میکنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند.
نشانههای قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است راترک کردند“
و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.
*به میدان رفتن عون بن عبدالله پسر حضرت زینب علیهماالسلام
پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد:
”اگر مرا نمیشناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز میکند.
برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است. “
و او نیز، فدایی راه حضرت حسین (علیه السلام) شد.
* چهارم محرم به نام حر بن یزید ریاحی
حر بن یزید ریاحی از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود.
حر از خاندان معروف عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود.
به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد.
او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت. گفتهاند وقتی از دارالاماره کوفه، با ماموریت بستن راه بر حسین بیرون آمد، ندایی شنید که: «ای حر! مژده باد تو را بهشت …»
*رویارویی حر با امام حسین علیه السلام
حر در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف»، راه را بر حسین بست و مانع از حرکت او به سوی کوفه شد.
کاروان حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی جدی است، صبح عاشورا به کاروان حسین پیوست.
توبه کنان کنار خیمههای حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید.
*به میدان رفتن حر در صبح عاشورا در دفاع از امام حسین علیه السلام
حر با اذن امام حسین به میدان رفت و در خطابهای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد.
چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد.
نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد.
حسین بن علی بر بالین حر رفت و به او گفت: توهمانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشتهاست، حر و آزادهای، آزاد در دنیا و سعادتمنددر آخرت! «انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة» و دست بر چهرهاش کشید.
حسین با دستمالی سر حر را بست.
پس از عاشورا بنیتمیم او را در فاصله یک مایلی از حسین دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند.