معماری برج لاجیم: هر آنچه باید بدانید
معماری برج لاجیم
معماری برج لاجیم، یادگاری باشکوه از قرن پنجم هجری قمری در دل کوهستان های سرسبز سوادکوه مازندران، نمادی از نبوغ هنری و مهندسی ایرانی است. این بنا با گنبد دوپوش منحصربه فرد و کتیبه های دوزبانه اش (کوفی و پهلوی)، پلی میان فرهنگ باستانی ایران و دوران اسلامی می سازد و پنجره ای بی نظیر به تاریخ و هنر این سرزمین می گشاید. برج لاجیم گواهی زنده بر تداوم میراث کهن و نوآوری های معماری در دوره ای حساس از تاریخ ایران است.

برج لاجیم، نگین معماری دوره آل زیار در منطقه طبرستان، در شمال ایران جا گرفته است. این بنای ارزشمند که تاریخ ساخت آن به سال ۴۱۳ هجری قمری بازمی گردد، فراتر از یک سازه، روایتی از تاریخ، فرهنگ و هنر مردمانی است که در برابر دگرگونی های زمانه ایستادگی کردند. پژوهشگران و معماران بسیاری از دیرباز مجذوب اسرار نهفته در خشت خشت این برج شده اند و تلاش کرده اند تا پرده از رازهای مهندسی و هنری آن بردارند. اهمیت معماری برج لاجیم تنها به قدمت و موقعیت آن محدود نمی شود، بلکه در تلفیق هنرمندانه سبک های پیشین با نوآوری های زمان خود، و همچنین در کتیبه های دوزبانه ای که تصویری واضح از دوران گذار فرهنگی را به نمایش می گذارند، نهفته است. این برج با وجود سادگی ظاهری، عمق و پیچیدگی های بسیاری را در دل خود جای داده که کاوش در آن ها، تجربه ای فراموش نشدنی از سفر به گذشته را برای علاقه مندان به ارمغان می آورد.
پیشینه تاریخی و بستر فرهنگی: ریشه های معماری لاجیم
پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی و ورود اسلام به ایران، منطقه طبرستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود در پناه رشته کوه های البرز، سال ها توانست استقلال نسبی خود را در برابر خلافت های مرکزی حفظ کند. در این دوران، حکومت های محلی قدرتمندی مانند آل زیار و باوندیان بر این سرزمین فرمانروایی می کردند. این دودمان ها، با ریشه های عمیق در فرهنگ ساسانی، میراث دار هویت ایرانی بودند و با وجود پذیرش اسلام در سده های بعدی، تأثیر عمیق فرهنگ و هنر ساسانی همچنان در معماری و سایر جنبه های زندگی آن ها نمایان بود. برج لاجیم نیز در شمار آثار دوران آل زیار قرار می گیرد و به خوبی بازتاب دهنده این تداوم فرهنگی است.
یکی از نکات قابل توجه در معماری این دوره، تمرکز بر ساخت بناهای آرامگاهی است. در حالی که در سایر نقاط ایران، بناهای مذهبی اسلامی مانند مساجد و مدارس رواج می یافتند، اسپهبدان باوندی در طبرستان کمتر به ساخت چنین بناهایی اقدام کردند. در عوض، برجسته ترین آثار تاریخی باقی مانده از این دوران، آرامگاه های سلطنتی هستند. این امر نشان می دهد که حکمرانان این منطقه، مشروعیت خود را در ارتباط با پادشاهان ساسانی می دانستند و این آرامگاه ها می توانستند نمادی از قدرت و ریشه های باستانی آن ها باشند. برج لاجیم، به عنوان یک مقبره یا آرامگاه، نه تنها یک اثر معماری، بلکه سند زنده ای از این تعاملات فرهنگی و تاریخی پیچیده است که در آن، سنت های دیرین با عناصر نوین در هم تنیده شده اند.
تحلیل جامع معماری برج لاجیم
برج لاجیم با قامتی استوار در دل چشم اندازی کوهستانی، نمونه ای برجسته از معماری آرامگاهی در شمال ایران است. بررسی دقیق اجزای این بنا، ما را به سفری در دل دانش مهندسی و ذوق هنری معماران قرون اولیه اسلامی می برد. هر بخش از این برج، از فرم کلی تا جزئیات مصالح و گنبد بی بدیل آن، داستانی از هوشمندی و خلاقیت را روایت می کند.
فرم و کالبد کلی
برج لاجیم با بدنه ای کاملاً مدور و استوانه ای شکل، ارتفاعی در حدود ۱۸ متر دارد. این فرم هندسی ساده و در عین حال قدرتمند، استحکام و پایداری بنا را تضمین می کند. قطر فضای داخلی برج ۵۴۷ سانتی متر و محیط قاعده آن به نقل از آندره گدار، محقق و معمار برجسته فرانسوی، ۲۶۸۰ سانتی متر است که نشان دهنده دقت در اندازه گیری ها و اجرای آن در زمان ساخت است. مصالح اصلی به کار رفته در این برج، آجر است. کیفیت آجرها و نحوه چیدمان آن ها در بدنه ی برج، خود گواهی بر مهارت استادکاران آن دوره است. آجرهای قرمز رنگ که با ظرافت و نظم خاصی کنار هم قرار گرفته اند، نه تنها به استحکام بنا افزوده اند، بلکه زیبایی بصری خاصی به آن بخشیده اند. تزئینات آجری نیز به صورت طاق نماهای کم عمق در بخش زیرین گنبد، به برج جلوه ای هنرمندانه می بخشد. این طاق نماها، علاوه بر جنبه تزئینی، در توزیع بار و استحکام بخشیدن به سازه نیز نقش داشته اند.
شاهکار مهندسی: گنبد دوپوش برج لاجیم
یکی از ویژگی های بارز و اعجاب انگیز معماری برج لاجیم، گنبد دوپوش آن است که نشان دهنده اوج مهارت مهندسی در آن دوران است. این گنبد از دو لایه مجزا تشکیل شده است:
- پوش درونی: این لایه به صورت گرد و ساده طراحی شده و فضای داخلی بنا را پوشش می دهد. هدف اصلی آن، ایجاد یک فضای مدور و دلنشین در داخل آرامگاه بوده است.
- پوش بیرونی: این لایه که از بیرون قابل مشاهده است، به صورت مخروطی و رُک (تیز و شیب دار) طراحی شده است. این فرم مخروطی نه تنها به زیبایی ظاهری برج می افزاید، بلکه نقش مهمی در دفع نزولات جوی و مقاومت در برابر عوامل طبیعی دارد.
مزایای فنی این گنبد دوپوش متعدد است. این ساختار پیچیده، یک لایه عایق حرارتی و صوتی بین دو پوش ایجاد می کند که به تعدیل دمای داخلی بنا کمک شایانی می کند. همچنین، گنبد دوپوش در برابر زلزله و تغییرات آب و هوایی مقاومت بیشتری دارد، زیرا فشار را به صورت متعادل تری به بدنه برج منتقل می کند. برای انتقال وزن عظیم گنبد به بدنه استوانه ای، معماران از تکنیک های هوشمندانه ای استفاده کرده اند. در بناهای مشابه، معمولاً از گوشواره ها یا عناصر مثلثی شکل در چهار کنج مربع به دایره استفاده می شود، اما در برج لاجیم که بدنه از ابتدا مدور است، این انتقال وزن به صورت یکپارچه تر و با توزیع بار در تمام محیط استوانه صورت پذیرفته است.
ورودی و جهت گیری
ورودی برج لاجیم در سمت شرق بنا قرار دارد و پهنای آن ۱۱۲ سانتی متر است. موقعیت ورودی ممکن است دلایل متعددی داشته باشد؛ از جمله ملاحظات مذهبی یا نجومی، یا حتی سادگی دسترسی به بنا در زمان ساخت. هرچند تزئینات اطراف ورودی به سادگی سایر بخش های برج است، اما همین سادگی، وقار و اصالت خاصی به آن می بخشد و بر ماهیت آرامگاهی و درون گرای بنا تأکید می کند.
طراحی داخلی
فضای داخلی برج لاجیم، مطابق با ماهیت آرامگاهی و کارکرد اصلی آن، بسیار ساده و گرد طراحی شده است. این سادگی، به تمرکز بر حس آرامش و معنویت کمک می کند. دیوارهای داخلی فاقد تزئینات پر زرق و برق هستند و تنها فرم مدور آن ها و سادگی گنبد درونی، فضایی خلوت و مناسب برای تأمل ایجاد می کند. این سادگی در طراحی داخلی، تضادی جالب با پیچیدگی مهندسی گنبد بیرونی و پیام های عمیق کتیبه ها ایجاد می کند و به بازدیدکننده این امکان را می دهد که در سکوت، به درک عمیق تری از این بنای تاریخی برسد.
کتیبه های برج لاجیم: روایت گران معماری و تاریخ
بخش عظیمی از اهمیت برج لاجیم، در کتیبه های تاریخی آن نهفته است. این کتیبه ها که گنجینه ای از اطلاعات تاریخی، هنری و فرهنگی هستند، در یک کمربند افقی در زیر گنبد قرار گرفته اند. جنس این کتیبه ها از آجرهای تراش خورده است که با ظرافت خاصی در زمینه ای از گچ سفید نصب شده اند و جلوه ای بی بدیل به این بخش از بنا بخشیده اند. حضور دو کتیبه به خطوط کوفی و پهلوی در کنار هم، برج لاجیم را به یکی از منحصر به فردترین بناهای تاریخی ایران تبدیل کرده است.
کتیبه کوفی
کتیبه کوفی برج لاجیم، اطلاعات ارزشمندی را درباره بانی بنا و تاریخ دقیق ساخت آن ارائه می دهد. متن این کتیبه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم. هذا قبر القیم الکیا الجلیل ابوالفوارس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیرالمؤمنین رحمه الله امر بینائه … فی سنه ثلاث عشر و اربعمائه، عمل الحسن بن علی.
این کتیبه به روشنی نام صاحب بنا را «ابوالفوارس شهریار بن العباس بن شهریار» ذکر می کند و تاریخ ساخت آن را «فی سنه ثلاث عشر و اربعمائه» یعنی ۴۱۳ هجری قمری اعلام می دارد. همچنین، نام سازنده بنا «الحسن بن علی» نیز در انتهای کتیبه آورده شده است. این کتیبه، سندیت تاریخی برج را تأیید کرده و آن را به دوران حکومت آل زیار و اوایل قرن پنجم هجری قمری منتسب می سازد. خط کوفی به کار رفته در این کتیبه، نمونه ای از خطوط زیبا و باوقار اسلامی است که با دقت و مهارت حکاکی شده است.
کتیبه پهلوی
وجود کتیبه پهلوی در کنار کتیبه کوفی، نقطه اوج اهمیت تاریخی و فرهنگی برج لاجیم است. این کتیبه بازتابی قدرتمند از تداوم فرهنگی ایران باستان در دوران اسلامی است و نشان می دهد که در قرن پنجم هجری قمری، حکمرانان این منطقه همچنان به میراث زبانی و فرهنگی پیش از اسلام خود اهمیت می دادند. متن آوانوشت و ترجمه این کتیبه (که در رقبا آمده بود) به این صورت است:
آوانوشت: en gumbad shah tuwanmand Shahryar i Abbas i Shahryar mowli amiromominin framud kardan duxt i rad i Sispuhr Chihrzad madar i oy. Sal tirest hashtad noh, Adur mah, Spandarmad roz.
ترجمه: این گنبد شاه توانمند شهریار بن عباس بن شهریار مولی امیرالمؤمنین است. فرمود کردن (ساختن) دخت راد (بخشنده) سیسپور چهرزاد مادر او. سال سیصد و هشتاد و نه (۳۸۹ یزدگردی، ۴۱۳ ق)، ماه آذر روز سپندارمذ.
همزمانی تاریخ های ذکر شده در هر دو کتیبه (۴۱۳ هجری قمری و ۳۸۹ یزدگردی) نشان دهنده دقت بی نظیر در ثبت وقایع است. این کتیبه پهلوی، گواهی بر مقاومت فرهنگی مردم طبرستان و حفظ عناصر هویتی در کنار پذیرش فرهنگ جدید اسلامی است. حضور این دو خط که هر یک نماینده دوره ای تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند، برج لاجیم را به یک سند منحصربه فرد برای مطالعه گذار و تعاملات فرهنگی در ایران تبدیل می کند. محتوای کتیبه ها به وضوح کاربری آرامگاهی بنا را تأیید کرده و بر اهمیت فرد مدفون در آن اشاره دارند که می تواند شاهزاده یا امیر قدرتمندی از آن دوران باشد.
معماری برج لاجیم در قیاس با بناهای هم دوره و مشابه
برای درک عمیق تر جایگاه برج لاجیم در تاریخ معماری ایران، مقایسه آن با بناهای هم دوره و مشابه ضروری است. این مقایسه نه تنها ویژگی های برجسته لاجیم را آشکار می سازد، بلکه تصویری جامع از سبک های معماری رایج در آن دوره ارائه می دهد.
مقایسه با برج رسکت
یکی از نزدیک ترین بناها به برج لاجیم، برج رسکت است که در نزدیکی آن قرار دارد و شباهت های قابل توجهی با آن دارد. مهم ترین شباهت، حضور کتیبه پهلوی در کنار کتیبه کوفی است که این دو برج را به نمونه هایی نادر و ارزشمند از تداوم فرهنگی در ایران اسلامی تبدیل می کند. از نظر فرم کلی نیز، هر دو برج آرامگاهی با بدنه ای مدور و گنبدی مخروطی هستند که نشان دهنده یک سبک معماری خاص و بومی در منطقه طبرستان است. بررسی این دو برج در کنار هم، اهمیت توجه حکمرانان محلی به میراث پیش از اسلام را بیش از پیش نمایان می سازد و این ایده را تقویت می کند که هویت منطقه ای و باستانی، در کنار هویت اسلامی، برای آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.
جایگاه معماری برج لاجیم در سبک های معماری ایرانی
معماری برج لاجیم را می توان در زمره سبک رازی یا خراسانی از معماری ایرانی قرار داد، با این تفاوت که به دلیل بستر اقلیمی و فرهنگی خاص منطقه شمال، دارای ویژگی های متمایزی است. سبک رازی که از قرن چهارم تا هفتم هجری قمری رواج داشت، به دلیل تنوع و نوآوری در فرم ها و تکنیک های ساخت شناخته می شود. برج لاجیم با گنبد دوپوش و بدنه آجری خود، بسیاری از ویژگی های این سبک را در خود جای داده است. با این حال، استفاده از آجر به عنوان مصالح اصلی، سادگی نسبی تزئینات و تأکید بر استحکام و عملکرد، آن را از برخی ظرافت های تزئینی رایج در سبک های بعدی متمایز می کند.
تأثیر اقلیم و مصالح بومی بر شکل گیری این سبک معماری نیز بسیار چشمگیر است. منطقه شمال ایران به دلیل رطوبت بالا و بارندگی فراوان، نیاز به بناهایی با مصالح مقاوم و فرم هایی داشت که بتوانند در برابر این عوامل مقاومت کنند. آجر به دلیل دوام و مقاومت در برابر رطوبت، انتخابی ایده آل برای این منطقه بود. همچنین، گنبد مخروطی شکل و شیب دار، به دفع سریع آب باران کمک کرده و از آسیب دیدن سازه جلوگیری می کرد. برج لاجیم به عنوان نمونه ای بارز از برج های آرامگاهی در ایران، نه تنها از نظر تاریخی بلکه از جنبه تطبیق با محیط زیست نیز اهمیت ویژه ای دارد.
برج لاجیم، با گنبد دوپوش و کتیبه های کوفی و پهلوی، تنها یک بنا نیست؛ بلکه گواهی بر تداوم حیرت انگیز هنر و فرهنگ ایرانی در پیچیده ترین دوران تاریخی است.
کشفیات پژوهشگران و افسانه های محلی
در طول تاریخ، برج لاجیم همواره کانون توجه پژوهشگران و نیز محلی برای شکل گیری افسانه های بومی بوده است. این دو جنبه، هر یک به سهم خود، به درک ما از این بنای مرموز و جذاب افزوده اند.
نقش آندره گدار در معرفی و ثبت معماری برج لاجیم
یکی از مهم ترین چهره هایی که به معرفی جهانی برج لاجیم کمک شایانی کرد، آندره گدار، معمار و باستان شناس فرانسوی بود. گدار در سال ۱۹۳۳ میلادی به ایران سفر کرد و تحقیقات گسترده ای بر روی ابنیه باستانی این کشور انجام داد. نتایج تحقیقات او در هشت جلد کتاب منتشر شد که در جلد اول، ضمن انتشار عکس گنبد لاجیم و رسکت، جزئیات یافته های خود را در چند صفحه منتشر کرد. او در تحقیقات خود، ابعاد دقیق بنا را اندازه گیری کرد و به ویژگی های معماری آن، به ویژه گنبد دوپوش و کتیبه ها، اشاره کرد. او همچنین مشاهدات خود از محیط پیرامونی برج و روایت های محلی را ثبت کرده است. گدار در نوشته هایش، به حضور فردی محلی به نام افلاطون (از نوادگان وی با شهرت هادی نژاد لاجیمی در روستا سکونت دارند) اشاره می کند که هیزم شکن و شکارچی پلنگ بود و اطلاعاتی درباره بنا به او می داد. این تحقیقات آندره گدار نقش بسزایی در ثبت و معرفی برج لاجیم به جامعه علمی و علاقه مندان به میراث فرهنگی جهان داشت.
نظرات و دیدگاه های دیگر محققین
پس از گدار، بسیاری از محققان و باستان شناسان ایرانی و خارجی نیز به مطالعه برج لاجیم پرداختند. برخی از آن ها به تحلیل های عمیق تری از سازه و عملکرد گنبد پرداختند، در حالی که برخی دیگر تمرکز خود را بر روی محتوای کتیبه ها و ارتباط آن با تاریخ و دودمان های محلی مانند باوندیان و آل زیار گذاشتند. اهمیت برج لاجیم در مطالعه دوران گذار از ایران باستان به ایران اسلامی، همواره در کانون توجه این پژوهش ها بوده است و هر کشف جدید، لایه ای دیگر از تاریخ پنهان این بنا را آشکار می سازد.
افسانه های محلی
همانند بسیاری از بناهای تاریخی کهن، برج لاجیم نیز در طول زمان دست خوش افسانه ها و داستان های محلی شده است. یکی از معروف ترین این داستان ها، روایت افلاطون، همان مرد محلی، به آندره گدار است. او معتقد بود که برج، مقبره امامزاده عبدالله است و داستانی را نقل می کند که «گبرها» (اصطلاحی که در آن دوره در طبرستان به غیرمسلمانان اطلاق می شد) قصد خراب کردن بنا را داشتند. آن ها شروع به تخریب کردند، اما هنگام استراحت زیر یکی از درختان مجاور، زمین دهان باز کرد و آن ها را بلعید. این داستان ها، هرچند از نظر علمی مستند نیستند، اما به درک عامه از بنا و جایگاه آن در باورهای مردم محلی کمک می کنند و لایه ای از رازآلودگی و تقدس را به آن می بخشند. همچنین، در گذشته های نه چندان دور، هنگامی که سقف بنا نیاز به تعمیر داشت، مردم محلی آجرهای مورد نیاز را از خندقی با دیوارهای عمودی در لبه پرتگاه، که نشان دهنده بقایای یک دیوار قطور از یک قلعه بسیار بزرگ مدور بود، تهیه می کردند. این مشاهدات، فرضیه وجود یک قلعه سلطنتی یا شهر مخفی در گذشته را در اطراف برج تقویت می کند که محلی امن برای یک امیر مخلوع یا پایگاه یک شاه در قلب جنگل بوده است.
مسیر دسترسی و چشم انداز محیطی: تاثیر بر تجربه معماری
تجربه بازدید از برج لاجیم تنها به مشاهده خود بنا محدود نمی شود، بلکه مسیر دسترسی و چشم اندازهای محیطی اطراف آن، به عمق و حس خاص این تجربه می افزاید. موقعیت مکانی برج، نقشی کلیدی در درک اهمیت تاریخی و معماری آن ایفا می کند.
شرح دقیق مسیرهای دسترسی
برای رسیدن به روستای لاجیم و برج تاریخی آن، دو مسیر اصلی وجود دارد که هر یک زیبایی ها و چالش های خاص خود را دارند:
- مسیر از زیرآب: این مسیر از شهر زیرآب آغاز می شود و پس از طی مسافتی حدود ۲۷ کیلومتر در جاده ای کوهستانی و جنگلی، به سر گردنه مرتفعی می رسد. در این نقطه، طبیعت جنگلی به چمنزارها و بوته زارهای زیبا بدل می گردد که خود چشم اندازی دل انگیز است. این جاده اغلب باریک و پر پیچ و خم است، اما گذر از میان طبیعت بکر، سفر را به تجربه ای لذت بخش تبدیل می کند.
- مسیر از ساری به کیاسر: راه دیگر از طریق یک فرعی است که در کیلومتر ده جاده ساری به کیاسر، وارد مسیر جنگلی می شود. این مسیر نیز زیبایی های خاص خود را دارد و برای کسانی که از سمت شرق مازندران قصد بازدید دارند، گزینه مناسبی است.
هر دو مسیر، فرصتی را برای غرق شدن در طبیعت شمال و مشاهده چشم اندازهای بی نظیر فراهم می کنند، پیش از آنکه به مقصد نهایی، یعنی برج لاجیم، برسند.
توصیف محیط پیرامونی برج
موقعیت مکانی برج لاجیم بی نظیر و استراتژیک است. برج بر روی یک تپه بلند و در منطقه ای شبه جزیره ای قرار گرفته که از سه طرف به پرتگاه های عمیق مشرف است. این ویژگی جغرافیایی، نه تنها منظره ای خیره کننده را فراهم می آورد، بلکه به بنا جنبه های دفاعی نیز می بخشیده است. در حاشیه این پرتگاه ها، در قدیم خندقی عظیم با دیوارهای مستحکم وجود داشته که گواه بر وجود یک قلعه وسیع و پراهمیت در این محل است. این خندق با دیوارهای عمودی خود، به روشنی نشان می دهد که برج لاجیم تنها یک بنای منفرد نبوده، بلکه بخشی از یک مجموعه دفاعی بزرگ تر یا حتی یک شهر مستحکم بوده است. موقعیت مشرف برج به دره ها و چشم اندازهای وسیع، حس عظمت و تسلط را به بیننده منتقل می کند و اهمیت استراتژیک آن را در گذشته بازگو می نماید. آندره گدار نیز در مشاهدات خود به بقایای این قلعه اشاره کرده و فرض می کند که برج احتمالاً مدفن شاه یا امیری بوده که در انتظار فرصت برای بازپس گیری ملک خود در این پایگاه امن به سر می برده است. این چشم اندازهای طبیعی در ترکیب با بقایای ساختارهای دفاعی، درک عمیق تری از تاریخ و کاربرد این بنا را برای بازدیدکننده فراهم می آورد و او را به تفکر درباره زندگی در این منطقه در قرون گذشته وامی دارد.
نتیجه گیری: برج لاجیم، یادگار ماندگار معماری ایران
برج لاجیم، ایستاده بر فراز تپه های سوادکوه، بیش از یک بنای آجری کهن است؛ این برج، گنجینه ای از هنر، مهندسی و تاریخ است که از قرن پنجم هجری قمری تا به امروز، داستان هایی از دوران گذار و شکوه معماری ایران را برای ما روایت می کند. از گنبد دوپوش و هوشمندانه آن که نمادی از نبوغ مهندسی است، تا کتیبه های دوزبانه کوفی و پهلوی که پلی میان دو دوره تاریخی و فرهنگی مهم ایران ایجاد کرده اند، هر جزئی از این بنا، سخن از اصالت و دانش می دهد.
اهمیت معماری برج لاجیم در شناخت تاریخ و تکامل معماری ایرانی در دوران پس از اسلام، انکارناپذیر است. این برج به عنوان نمادی از مقاومت فرهنگی و حفظ هویت ایرانی در برابر تغییرات، نه تنها برای معماران و پژوهشگران، بلکه برای هر علاقه مند به میراث فرهنگی این سرزمین، منبعی ارزشمند به شمار می رود. بازدید از این برج، تجربه ای است که نه تنها چشم ها را به تماشای زیبایی های آن مهمان می کند، بلکه ذهن را به تفکر در تاریخ و نبوغ انسان های گذشته وامی دارد.
در نهایت، حفظ و نگهداری این میراث ارزشمند، وظیفه ای است بر دوش نسل کنونی. برج لاجیم یادآور این حقیقت است که هنر و دانش، مرزهای زمان و فرهنگ را درمی نوردند و میراثی ماندگار برای آیندگان باقی می گذارند. امید است این گنجینه معماری، برای قرون متمادی همچنان استوار بماند و الهام بخش نسل های آتی باشد.