خانواده ای که بزرگ خویش را قدر نداند بیچارگی بر آن سایه می افکند
پیش از نگارش مطلب تکلیف دارم از باب رفع هر گونه شبه و سوءتفاهم یادآوری کنم که واضح و مبرهن است که این عضو خُرد خانه و خانواده ی ارزشمند وکالت همواره پیشگاه بزرگان و همقطاران عزیزم کرنش داشته، به تواضع آن هم از اعماق وجود و صمیم قلب نزد یکان یکان اعضا خانواده سترگ کانون وکلا افتخار می کنم.
لذا آنچه در پی این عبارات تقدیم حضور مبارکتان می شود با این باور است که آقای وکیل استاد بهمن کشاورز بزرگ و گل سر سبد خانواده بوده،هستند و خواهند بود با چنین باوری و عطف به آنچه در مقام پر افتخار شاگردی پیشگاه ایشان آموخته ام یقین دارم،استاد نیز با عرایض این شاگرد خویش موافق و برای تحقق آن دغدغه ها داشتند.
تعلق خاطر و عشق به این صنف و خانواده ی دوست داشتنی و شرایط موجود مهم ترین علت است تا برای آینده و آیندگان دل نگران باشیم خاصه اینکه همواره از شما بزرگان و عزیزان شنیده ام که پس از استاد کشاورز شخصیتی برای صنف بزرگتری نکرده و یا به تعبیری دیگر صنف بزرگتر ندارد.
بی شک شما هم با بنده موافق هستید که این عبارت جفاست در حق برخی پیشکسوتان نازنین که با جان و دل برای نهاد وکالت تلاش کرده اند.
همگان باور و اعتقاد راسخ داریم که استاد کشاورز که به حق شایسته عنوان آقای وکیل بوده،هستند و خواهند بود،واجد اوصاف بی بدیلی بودند که شجاعت سرآمد آن بود و دغدغه برای آینده ی صنف اولویت ایشان و همین دو کافی بود تا آقای وکیل در قامت بزرگتر و اعتبار نهاد وکالت بزرگتری کنند تا جایی که دستگاه های حکومتی نیز با حضور ایشان کمتر جرات تعدی و هجمه داشتند.اما در غیاب ایشان و برای بازسازی خانه ی صنفی باید چه کنیم؟بنشینیم و در غم فراق استاد زانوی غم بغل کرده،کاسه ی چه کنم دست گرفته و مکرر بگوییم صنف بزرگتر ندارد،کانون بزرگتر می خواهد؟
چرا همراه با این پرسش ها و …یکبار از خودمان نپرسیم چه شد که استاد کشاورز با عنوان شایسته آقای وکیل شناخته شد،مسیر و طریق بهمن کشاورز چه بود که شد بزرگتر صنف؟
آیا در این مسیر تاسی و پیروی از آموزه های استاد و اقتدای وکلا به ایشان نقشی نداشت؟
مَخلَصِ کلام،وقت آن رسیده تا دست به دست هم برای بزرگان و پیشکسوتان جایگاهی در خور لحاظ کنیم و خودمان از ایشان بخواهیم تا وارد گود شوند و این مهم به عینیت نخواهد رسید مگر اینکه از ایشان بخواهیم.
اولین و مهم ترین گام برای تحقق چنین باوری آن است که هر یک از ما در کانون متبوع خویش به تعرفه ی بزرگان بپردازیم.
بی شک می توان برابر هریک از کانون های سراسر کشور نام و نشان پیشکسوتی آورد که شایسته ی بزرگتری خانواده وکالت است و این مهم تحقق نخواهد یافت جز به اراده و تعرفه و اقتدای ما به ایشان و صد البته عزیزان پیشکسوت با فراهم بودن اسباب بزرگی برای بزرگتری کردن در صنف مضایقه نخواهند کرد.
اگرچه دیر اما هنوز هم فرصت بازسازی هست باید گام هایی استوار و پیوسته به دور از منیت برداشت برای خانواده و خانه ی مشترکمان.
تذکر: در هریک از کانون های سراسر کشور پیشکسوتان عزیزی می شناسم که می شد نام بزرگشان را در این یادداشت از باب مصداق ذکر کنم،اما بیم داشتم نام عزیزی فراموش شود و شرمسار شوم.
وکیل دادگستری-شیراز