تنزل ساخت وساز به بساز و بفروشی در صورت عدم تعامل توسعه گران و معماران

در نشست هفته معمار عنوان شد که ایران با وجود توانمندی های بالای معماری به دلیل محدودیت های اقتصادی قانونی و فقدان سیستم هماهنگ برای مدیریت نتوانسته توسعه گران بزرگی در عرصه پروژه های ماندگار معرفی کند و اگر معماران و توسعه گران نتوانند با هم گفت وگو کنند ساخت وساز به بساز و بفروشی تنزل پیدا می کند.

به گزارش نازک نارنجی حامد مظاهریان ـ رئیس دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران در حاشیه نشست اختتامیه هفته معمار با عنوان «دیالوگ معماری و توسعه گری» که در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران برگزار شد اظهار کرد:  روز معمار در حقیقت به این نیت در تقویم ایران و جهان جای گرفته تا توجه را به کیفیت جلب کند؛ زیرا کار معمار ایجاد کیفیت است و سایر مسائلی که معماران با آن سر و کار دارند در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

وی افزود: فضای خانه مدرسه فضای آموزشی درمانی حتی خیابان و شهری که عبور می کنیم فضاهایی است که توسط طراحان ایجاد شده اند. آنچه که همه از این فضاها انتظار دارند کیفیت است و معماران وظیفه دارند به خواست مصرف کننده در خصوص کیفیت توجه داشته باشند. البته این یک کار جمعی است و گروههای متعددی در آن کنار یکدیگر قرار می گیرند.

رئیس دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران با اشاره به هفته معمار در سال جاری بیان کرد: روز معمار در دانشگاه تهران با توجه به قدمت و نقشی که در این زمینه دارد به یک هفته افزایش پیدا کرد. ۱۷ برنامه طی روزهای ۳۱ فروردین تا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد. مسابقات و کارگاههای مختلفی با موضوعاتی همچون هوش مصنوعی تکنولوژی ساخت مبلمان مباحث نظری و هویت ایرانی برگزار شد.

به گفته مظاهریان نقش دانشگاه تهران این است که پلتفرمی برای همه باشد. موضوع معماری صرفا مختص دانشگاه تهران نیست بلکه این فضا را ایجاد می کند تا دانشجویان دانشگاه های دیگر نیز بتوانند از این مباحث استفاده کنند. بنابراین شاهد یک هفته پر از نشاط و تبادل نظر و دانش بین مجموعه دانشگاهی در زمینه معماری بودیم.

وی با اشاره به موضوع نشست روز آخر با عنوان «دیالوگ معماری و توسعه گری» بیان کرد: درست است که معماران طراحی فضا را انجام می دهند اما نهایتا کسی که پروژه را می سازد شخصی است که ما به او می گوییم توسعه گر؛ فردی که سرمایه اش را در خطر قرار می دهد تا این فضاها ساخته شوند. اگر معماران و توسعه گران نتوانند با هم گفت وگو کنند ساخت وساز به بساز و بفروشی تنزل پیدا می کند. باید توجه را به این جلب کنیم که معماری نیازمند یک کارفرمای خوب هم هست تا کیفیت مورد انتظار به صورت واقعی و ملموس در شهر دیده شود.

حلقه اتصال اول آرزومندی است

در این نشست رضا دژآگاه – توسعه گر صنعت ساختمان – گفت: توسعه گری تعاریف متعدد و متنوعی دارد که برداشت شخصی خودم از توسعه گری را خدمتتان عرض می کنم. توسعه گر در صنعت ساختمان مسئول مدیریت یکپارچه تمام فرایندهای مرتبط با طراحی تأمین تجهیزات ساخت تأمین مالی مشاوره املاک فروش تعمیر و نگهداری و حتی خدمات هتلینگ است.

وی افزود: توسعه گر وظیفه دارد تمام این زنجیره را به صورت یکپارچه مدیریت کند و همچنین مسئول انتخاب مشاوران پروژه نیز هست. او باید پروژه ای را با مفهومی مشخص انتخاب کند مطالعات اقتصادی آن را انجام دهد مجوزهای لازم را بر اساس آن مفهوم دریافت کند و در نهایت با انتخاب پیمانکار و تأمین منابع مالی اجرای پروژه را پیش ببرد. از این منظر توسعه گری یک رشته مستقل محسوب نمی شود؛ بلکه یک فرایند و مدیریت یک فرایند است.

این توسعه گر صنعت ساختمان تاکید کرد: در این میان برخی توسعه گر را با سرمایه گذار اشتباه می گیرند در حالی که این دو نقش کارکردهای متفاوتی دارند. سرمایه گذاری تنها به تأمین مالی پروژه محدود می شود و سرمایه گذار لزوماً توسعه گر نیست. به عبارت دیگر توسعه گر نه تنها تأمین مالی می کند بلکه در اجرای پروژه نیز نظارت دارد. به عنوان مثال یک «مدیر پیمان» توانمند که در گروه مهندسان مشاور قرار دارد ممکن است هماهنگی های پروژه را انجام دهد اما توسعه گر محسوب نمی شود. چرا که توسعه گر علاوه بر مدیریت یکپارچه پروژه در برخی موارد به صورت مستقیم یا از طریق برون سپاری در سرمایه گذاری پروژه نیز دخیل است.

تنزل ساخت وساز به بساز و بفروشی در صورت عدم تعامل توسعه گران و معماران

دژآگاه گفت: توسعه گر در ریسک پروژه شریک است و این موضوع جایگاه او را حیاتی می کند. زمانی که توسعه گر درگیر ریسک پروژه باشد از سوی سایر سرمایه گذاران جدی گرفته می شود. سرمایه گذاران دیگر پذیرش شراکت یا پیش خرید پروژه را به مسئولیت پذیری و پاسخ گویی توسعه گر در برابر ریسک ها مشروط می کنند. در این فرایند ملاحظات فرهنگی و جنبه های معماری نیز نقش مهمی دارند. توسعه گر نه تنها به مسایل مالی توجه دارد بلکه مشاوران املاک و مسکن نیز می توانند از تجربیات او بهره مند شوند زیرا با در نظر گرفتن عوامل مختلف از جمله کیفیت اجرا و خدمات پس از فروش سعی دارد بهترین پروژه را تحویل دهد. امروزه موضوعاتی همچون سیستم های مدیریتی نوین طراحی استاتیک و بازیافت الکترونیکی مصالح اهمیت زیادی پیدا کرده اند. متأسفانه در کشور ما به دلایل مختلف این مسائل به حاشیه رانده شده و در برخی موارد به فراموشی سپرده شده اند. تا سال ۲۰۳۰ بسیاری از کشورهای جهان از جمله امارات عربستان سعودی و قطر مقرراتی را اجرایی خواهند کرد که تنها مصالح با سابقه مدیریت کیفیت و پایداری قابل قبول اجازه ورود خواهند داشت. این روند نشان دهنده اهمیت فزاینده مدیریت پایدار و مسئولیت پذیر در توسعه پروژه هاست.

او بیان کرد: نقش معمار و توسعه گر در قالب یک «زنجیره ارزش» در صنعت ساختمان از دیدگاه من به هم پیوسته است. در این زنجیره حداقل پانزده شاخه فنی مهندسی اجرایی و نظارتی فعال اند و بیش از ۸۰ درصد منافع اقتصادی صنعت بر پایه این زنجیره استوار است. بسیاری از افراد با انگیزه کسب وکار وارد این حوزه ها شده اند. اما آنچه معمار و توسعه گر را به هم نزدیک می کند ویژگی خاصی به نام «آرزومندی» است؛ یعنی داشتن رؤیا و نگاه آرمان گرایانه به حرفه. معمار با فلسفه ای ترکیبی از هنر و مهندسی در حال خلق است.

به گفته دژآگاه هنر خلاقیت و زاییده شدن ایده ها در قوه خیال است. برای متمایز بودن معمار باید دارای «زیست جهانی» در ذهن خود باشد و جهانی تازه را خلق کند. این گونه است که معمار و توسعه گر هر دو در مسیر خلق و رؤیاسازی به هم می رسند. در مورد توسعه گری واقعیت این است که انگیزه اقتصادی تنها عامل شکل گیری یک شرکت یا هلدینگ دولتی نیست. توسعه گری زنجیره ای از مسئولیت ها و نگاهی بلندمدت است که نمی توان آن را صرفاً بر پایه انگیزه اقتصادی خلق کرد. وجه مشترک معمار و توسعه گر رؤیا آرزو و زیست جهانی است که با آن زندگی می کنند و تلاش می کنند تا رؤیاهای ذهنی شان را به محصولی واقعی تبدیل کنند که دیگران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این تلاش دغدغه انسان برای جاودانگی است.

این توسعه گر صنعت ساختمان گفت: این بُعد از رؤیامندی چالش هایی را ایجاد می کند. معمار می خواهد رؤیاهایش را به پروژه ای واقعی تبدیل کند و آن را به عنوان یادگار در دنیا بگذارد. در بسیاری از توسعه گران جهان حتی در برخی از توسعه گران کشور ما این رؤیا وجود دارد. در مواجهه با معمارها شخصاً این چالش را تجربه کرده ام که در یک نقطه از گفتگو معمار از من خواسته است که معمار شوم. در پاسخ گفتم: «من معمار نیستم. من فقط خیال پردازی و رؤیاپردازی می کنم. رؤیای من آبادانی ایران است.» برای من دیالوگ میان معمار و توسعه گر مهم است. معماری را هنر به علاوه مهندسی می بینم.

خلق فضا را باید یک «فرآیند» دید

در ادامه این نشست محمدسعید ایزدی استاد دانشگاه و معاون سابق وزیر راه و شهرسازی اظهار کرد: برای ایجاد پیوند میان معمار و توسعه گر باید به سه موضوع در فرآیند معماری و خلق فضا توجه کرد. اولین نکته این است که می توان معماری را به مثابه یک «محصول» در نظر گرفت اما می توان به طور همزمان نگاهی «فرآیندمحور» نیز داشت که در آن معماری به عنوان یک فرآیند شکل می گیرد. اگر صرفاً به محصول بیندیشیم بسیاری از عوامل مؤثر در خلق فضا نادیده گرفته می شوند و معماری به کالبدی بی روح تبدیل می شود. بنابراین اولین موضوع این است که به «فرآیندمحور بودن خلق فضا» توجه کنیم. این نگاه امروزه در آموزش معماری و تجربیات جهانی پذیرفته شده است که معماری از دل یک فرآیند شکل می گیرد.

وی در ادامه گفت: در گام دوم باید پرسید: «چه نیروها و عواملی باید بر طراح تأثیر بگذارند تا آنچه خلق می کند به پدیده ای کارآمد و متناسب با نیاز استفاده کننده تبدیل شود؟» بر اساس نظریه گیدنز سه ویژگی اصلی ساختارهای تأثیرگذار بر تولید فضا عبارتند از: قوانین و مقرراتمنابع و تفکر و آرزو که این سه عامل می توانند به عنوان نیروهای کلیدی در تولید فرهنگ و شکل گیری فضا عمل کنند.

این استاد دانشگاه بیان کرد: حال این فرآیند توسط چه کسانی صورت می گیرد؟ در اینجا مجموعه ای از «کنشگران» وارد می شوند که بر این امر تأثیر می گذارند. در کشور ما کنشگران زیادی در فرآیند تولید فضا نقش دارند از نهادهای دولتی و شهرداری ها گرفته تا بخش خصوصی اما نکته جالب این است که در میان این کنشگران اصلی ترین گروه اغلب غایب هستند: مردم یعنی استفاده کنندگان نهایی فضا. در اصل دوم با فرض اینکه تولید فضا یک «فرآیند» است درمی یابیم که ساختارها و عاملیت ها  بر آن اثر می گذارند. اما به دلیل نقش محوری عاملیت ها اصل سوم را به «کنشگران» اختصاص می دهیم. در نگاه فرآیندمحور معمار نمی تواند طراحی را به صورت مستقل انجام دهد بلکه باید در تعامل با مجموعه ای از عوامل و کنشگران عمل کند. در این میان توسعه گر نقش تسهیل گر را بر عهده دارد؛ یعنی با استفاده از راهبری معمار و طراح توجه به تمامی نیروها و بازیگران دخیل در فرآیند تولید فضا را ممکن می سازد.

تنزل ساخت وساز به بساز و بفروشی در صورت عدم تعامل توسعه گران و معماران

وی افزود: اگرچه سایر کنشگران همچون تأمین کنندگان مالی مدیران پروژه و نهادهای اجرایی نقش مهمی در این فرآیند دارند اما معمار و طراح می توانند با ایفای نقش راهبر حلقه اتصال این اکوسیستم پیچیده باشند. این نقش رهبری نه تنها مکمل ایده توسعه گراست بلکه عامل اصلی در یکپارچه سازی فرآیند نیز به شمار می رود. توسعه گر به عنوان هماهنگ کننده عمل می کند و معمار قلب تپنده این هماهنگی است. اگر بخواهیم به طور خلاصه بیان کنیم خلق فضا را باید یک «فرآیند» دید. معمار با ایفای نقش راهبر این فرآیند را در مسیر توسعه گری به هم پیوند می زند و در همکاری با توسعه گر آن را به نتیجه می رساند.

هم افزایی معمار و توسعه گر در تحقق معماری فاخر

در این بخش از پنل این سوال مطرح شد: در مسیر چندمرحله ای معماری تعریف پروژه تا اجرا و بهره برداری نقش توسعه گر در هدایت این فرآیند پیچیده چیست؟

دژآگاه نیز در پاسخ گفت: اگر معماری صرفاً یک هنر بود معمار می توانست همچون یک نقاش اثر خود را خلق کند. اما معماری فاخر حاصل یک مسیر چندلایه و پیچیده است که بدون همکاری و هم افق سازی مستمر میان معمار و توسعه گر امکان پذیر نیست. تجربه همکاری با معماران برجسته داخلی و خارجی نشان داده است که گفت وگوهای عمیق و مستمر شرط لازم برای شکل گیری آثاری ماندگار و تأثیرگذار بر گفتمان جامعه است؛ آثاری که تنها در نتیجه پیوند خلاقیت تعهد و نگاه مشترک میان بازیگران اصلی این فرآیند به وجود می آیند.

وی افزود: با این اوصاف جنبه اقتصادی پروژه ها نتیجه تعامل و مطالعه مشارکتی در طول زمان است. تحقق یک پروژه معماری زمانی ممکن است که با اقتصاد قوانین ضوابط سازه و تأسیسات هماهنگ باشد. معماری موفق ترکیبی از خلاقیت و تطبیق با واقعیت های فنی و اجتماعی است تا پروژه به طور مؤثر به اجرا درآید.

توازن میان فرم عملکرد و معنا ضروری است

تا این بخش از گفت گوی تخصصی دژآگاه و ایزدی مشخص شد که در پروژه های مشارکتی بزرگ رابطه برد –برد زمانی شکل می گیرد که اهداف مشترک شفاف باشند مسئولیت ها عادلانه توزیع شوند و نهاد توسعه گر با رویکرد یادگیرنده وارد تعامل با معمار شود تا از تجربه های زیسته او بهره مند گردد. ایزدی در ادامه گفت: معماران به ویژه آن هایی که توان یادگیری بالایی دارند از شهرسازان آموخته اند که اندیشه بدون توجه به نیازهای مردم و ذی نفعان بی معنی است. معماران باید هم زمان به سه المان «فرم» «عملکرد» و «معنا» توجه کنند و توازن میان آن ها را ایجاد نمایند.

برای تحقق موفق یک پروژه معماری معمار باید علاوه بر توجه به فرم عملکرد و معنا به فناوری ابعاد اقتصادی و مقررات قانونی نیز توجه کند. نقش معمار به عنوان میانجی است که از یک سو مبانی اجرایی را رعایت کرده و از سوی دیگر خلاقیت و پیوند با سنت معماری را حفظ می کند. پاسخ به این چالش در گفت وگوی مستمر با توسعه گر نهفته است. این دیالوگ فرآیند «چندرنگ سازی» طراحی را شکل می دهد که توازن میان فرم عملکرد و معنا از یک سو و اقتصاد فناوری و قوانین از سوی دیگر را به هم می آمیزد و معماری باشکوهی خلق می کند.

دلایل عمر کوتاه توسعه گری ساختمان در ایران

با وجود تاریخ کهن معماری ایران و تأثیرات آن بر فرهنگ جهانی عمر کوتاه توسعه گری در ایران همچنان پرسشی مهم است. ایران با وجود توانمندی های بالای معماری به دلیل محدودیت های اقتصادی قانونی و پیچیدگی های اجرایی و فقدان سیستم هماهنگ برای مدیریت پروژه های بزرگ نتوانسته است توسعه گران بزرگی در عرصه پروژه های ماندگار معرفی کند. دژآگاه معتقد است که تاریخ پرتنش ایران از جمله حملات و غارت های متعدد فرصت ترمیم کامل زخم های تاریخی را از کشور گرفته است. افزون بر این ورود ایدئولوژی های چپ و فردگرایی مانع از شکل گیری ارزش های جمعی و کار تیمی در ایران شده است. در مقابل کشورهایی مانند ژاپن با تأکید بر همبستگی اجتماعی توانسته اند به توسعه دست یابند. این مشکلات فرهنگی و روان شناختی در جامعه ایرانی مانع از ایجاد و مدیریت ساختارهای بزرگ و پیچیده است و نیاز به روان درمانی اجتماعی برای حل عقده ها و زخم های تاریخی به عنوان راه حلی برای تغییر وضعیت فعلی مطرح می شود.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا