خط لوله صلح و پاشنه آشیلهای آن/ پاکستان چگونه ایران را متقاعد میکند؟
رسول سلیمی: با نزدیکشدن به پایان مهلت پنجساله ایران به پاکستان برای تکمیل خط لوله صلح، خبرها حاکی است که اسلامآباد در نظر دارد کار ساخت بخش ۸۰ کیلومتری پروژه خط لوله گاز ایران- پاکستان از مرز ایران تا گوادر را آغاز کند تا در صورت تصمیم تهران برای مراجعه به دادگاه داوری بینالمللی، جریمه احتمالی ۱۸ میلیارددلاری را نپردازد. خط لوله «صلح»، نام خط لوله گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان است که بر اساس تفاهمهای انجام شده، ایران متعهد میشود تا مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. این مسیر اقتصادیترین روش تأمین انرژی شبهقاره هند است. مذاکراتی نیز پیرامون پیوستن ترکمنستان و قطر به ایران برای تأمین گاز طبیعی این پروژه بزرگ مطرح شده است.
این در حالی است که ضلع مهم اجرای این پروژه افغانستان است. پس از خروج آمریکا از افغانستان، طالبان از ترکمنستان خواسته که کار لولهگذاری را از سر بگیرد و فعالیت خود در داخل خاک افغانستان را آغاز کند. وزارت کشور طالبان نیروی ویژهای را برای حفاظت و حراست از این پروژه تشکیل داده و طالبان در صورت نهاییشدن اجرای آن، یکی از ذینفعان و برندگان اصلی این پروژه خواهد بود؛ زیرا مبالغ هنگفتی را راهی خزانه طالبان خواهد کرد.
چه آنکه سرنوشت این خط لوله همواره به مواضع سیاسی طلبان گرهخورده بوده است. ساخت خط لوله گاز در دهه ۱۹۹۰ میلادی مطرح شد و شرکتهای آمریکایی Unical و Argentinian Bridas برای مدیریت این خط لوله گاز که طول آن ۱۸۱۴ کیلومتر است با یکدیگر رقابت کردند Unical توانست – با حمایت واشنگتن – قراردادی را با طالبان برای سرمایهگذاری در پروژه انتقال گاز از ترکمنستان در سال ۱۹۹۸ میلادی امضا کند، اما شروع کار را به دلیل رقابت منطقهای و به بهانه اینکه طالبان نیاز به تشکیل یک دولت به رسمیت شناخته شده بین المللی دارد، به تعویق افتاد. این خط لوله به طول ۱۸۱۴ کیلومتر از ترکمنستان از طریق خاک افغانستان و پاکستان به هند امتداد خواهد داشت. بر اساس این قرارداد ۳۰ ساله، ترکمنستان سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب (۹۰ میلیون متر مکعب در روز) گاز صادر خواهد کرد. این مقدار بین افغانستان، هند و پاکستان توزیع میشد که هند و پاکستان هر کدام ۳۸ میلیون مترمکعب و افغانستان ۱۴ میلیون متر مکعب گاز دریافت خواهند کرد که بر اساس برآوردها هزینه اجرای این طرح حدود ۱۲ میلیارد دلار خواهد بود. طول خط لوله گاز ترکمنستان ۱۴۷ کیلومتر و در افغانستان ۷۳۵ کیلومتر است که از ۴ ولایت هرات، فراه، هلمند و قندهار میگذرد و پس از ۸۰۰ کیلومتر در پاکستان به هند میرسد.
طول خط لوله ایران به هند ۲۷۰۰ کیلومتر بود و قرار بود گاز صادراتی ایران را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند. پیشبینی شده بود در صورت توافق نهایی، ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران، ۷۸۰ کیلومتر در پاکستان و ۶۰۰ کیلومتر در هند احداث شود. تحت این پروژه، خط لوله ۱۹۳۱ کیلومتری برای انتقال گاز ایران به پاکستان که شامل ۱۱۵۰ کیلومتر خط لوله در داخل ایران و ۷۸۱ کیلومتر خط لوله در داخل پاکستان است، احداث خواهد شد. هر دو کشور ملزم به اجرای این پروژه در خاک خود بودند. طبق توافقنامه، قرار بود عرضه این پروژه تا ژانویه سال ۲۰۱۵ آغاز شود. ایران در حال حاضر، ساخت بیش از ۹۰۰ کیلومتر از این خط لوله را در داخل خاک خود تکمیل کرده، درحالیکه ۲۵۰ کیلومتر بخش باقیمانده، هنوز ساخته نشده است. بر اساس تفاهمهای انجامشده، ایران در قرارداد خط لوله صلح متعهد شده که تا مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. اگرچه قرار بود این پروژه در سال ۲۰۱۴ به بهرهبرداری برسد که با کنار کشیدن هند از این پروژه و تعلل پاکستان در ساخت خط لوله در داخل این کشور، نیمهکاره رها شد. پاکستان علت عدم آغاز فعالیت را ناتوانی در تأمین هزینهها عنوان کرد و از شرکتهای ایرانی، روسی و چینی درخواست کرد تا بهعنوان مجری ساخت خط لوله مشارکت کنند.
کارشناسان معتقدند علاوه بر روسیه که نیاز دارد از مسیر ایران گاز خود را ترانزیت کند، چین هم همنظر با روسیه به دنبال این است خط لوله گاز از ایران به پاکستان احداث شود تا چین سرمایهگذاری سنگینی که در تولید گاز ترکمنستان کرده و خط لوله تاپی را هم که با مراقبت و توافق آمریکا و طالبان ساخته عملیاتی کند. در این راستا چین با طالبان توافق ۲۵ساله برای همکاری اقتصادی امضا کرده، اما طالبان درعینحال مشاوران اقتصادی غربی را هم به کار گرفته است. درهرحال چین ۲۵ میلیارد دلار در پتروشیمی پاکستان سرمایهگذاری کرده و بندر رقیب چابهار را در این کشور آماده کرده و اکنون برای روسیه و چین مقرونبهصرفه است که گاز ایران به اروپا نرود و وارد صنایع پتروشیمی پاکستان شود.
به گفته کارشناسان، پروژه انتقال گاز ترکمنستان از طریق خاک افغانستان دو هدف اقتصادی و سیاسی دارد که هدف اقتصادی آن تأمین نیاز روزافزون انرژی حدود ۲.۳ میلیارد نفر از ساکنان جنوب آسیا و چین و هدف سیاسی آن کاهش تنش و کمک به عادیسازی روابط در منطقه است. پروژه انتقال گاز ترکمنستان بدون شک یکی از پروژههای مهمی است که اجرای آن به درازا کشیده است و نمیتوان تأثیرات جغرافیایی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن را در منطقه نادیده گرفت و تهران این پروژه را در رقابت با خطوط لوله صلح ایران میداند. از سوی دیگر، این پروژه میتواند به جنگ قدرت بین هند و چین منجر شود، درحالیکه دولت افغانستان به رهبری طالبان با مزایای فراوان خود، از جمله جبران کسری انرژی و تقویت موقعیت بینالمللی، یکی از برندگان اصلی خواهد بود.
از طرف دیگر طرح و پروژه انتقال گاز ایران به پاکستان موسوم به خط لوله صلح نیز به بهانه تحریم علیه ایران و البته بنا به دلائل دیگری غیر از تحریم، با بیمیلی و بیتوجهی پاکستان مواجه شده است. هرچند ایران خود به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی با ناترازی در بخش گاز مواجه است و احتمالاً در سالهای آینده نیز میزان آن افزایش یابد، اما تحولات ژئوپلیتیکی آینده میتواند این مشکل را حل و توان ایران از بهرهبرداری از منابع گازی جهت مصرف و صادرات افزایش دهد. در این صورت، خط لوله صلح بستر مناسبی برای رسیدن گاز ایران، علاوه بر پاکستان، به هند، بنگلادش و حتی چین خواهد شد که این چهار کشور از مقاصد اصلی صادرات گاز است. این امر در افزایش نفوذ راهبردی ایران در شبهقاره و چین تأثیر بسزایی دارد و میتواند ایران را بهعنوان هاب گازی منطقه معرفی کند. در مجموع، تحقق خط لوله صلح نتایج و پیامدهای مثبتی برای اقتصاد سازمان اکو دارد و میتواند بسترساز حل برخی مشکلات سیاسی ایران با همسایگان شود. ایران نیز در حال بررسی پتانسیل همکاری با روسیه برای اتصال هند به خط لوله صلح و صادرات گاز روسیه از طریق ایران بوده است. این میتواند موقعیت ایران را بهعنوان یک بازیگر اصلی در بازار گاز منطقهای مستحکم و روابط اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن با روسیه را تقویت کند.
۳۱۱۲۱۳