ماجرای شباهت‌سازی دیدار «بایدن و نتانیاهو» با «هیتلر و موسیلینی» در یک روزنامه

در دو هفته اخیر وقایع اکتبر ۲۰۲۳ در فلسطین اشغالی مهمترین مسئله افکار عمومی در جهان است، جامعه ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. روزنامه فرهیختگان در یکی از شماره‌های اخیر خود با عنوان «بازگشت هیتلرها»، طرحی را منتشر کرد که در آن دیدار «بایدن و نتانیاهو» با دیدار مشهور «هیتلر و موسیلینی» شباهت سازی شده است.

مسعود فروغی سردبیر این روزنامه در توضیح این طرح منتشر شده، در یادداشتی که آن را در اختیار نازک نارنجی گذاشته، چنین آورده است: 

«این بار چشم‌ها را «نباید» شست

در دو هفته اخیر وقایع اکتبر ۲۰۲۳ در فلسطین اشغالی مهمترین مسئله افکار عمومی در جهان است، جامعه ایران هم از این نکته مستثنی نیست. از نظر رسانه‌ای ماجرای عملیات پیش‌دستانه حماس از غزه علیه اسرائیل یک موضوع همه‌گیر است و از نظر اجتماعی اما دیدگاه‌ها درباره کم و کیف آن متنوع و زیاد است. شاید کسی از زاویه انسانی به نسل‌کشی بی‌امان در غزه نگاه کند و مخالف صهیونیست‌ها باشد، شاید کسی از منظر وظیفه دینی دغدغه داشته باشد و کسانی برای دفاع از آزادی فلسطین از دست اشغالگران به مفاهیمی در چهارچوب منافع ملی ارجاع دهند. بر عکس این نگاه هم وجود دارد، و این تصور که ماجرای فلسطین نباید به ما ربط پیدا کند نیز در جامعه وجود دارد و قابل انکار نیست. به هرحال هر چه تاکنون درباره اصل و حاشیه ماجرای غزه شنیدید ریشه‌ای در مسائل اجتماعی ما و هر جامعه دیگری دارد. برای همین است که در دو هفته اخیر همه رسانه‌های جهان «چهار چشمی» از عینک خودشان به غزه نگاه می‌کنند. 

طرح جلد شماره پنج‌شنبه ما در فرهیختگان نیز از این منظر قابل ارزیابی است، حمله خون‌بار سه‌شنبه شب صهیونیسیت‌ها به بیمارستانی در مرکز غزه صدها نفر از زنان و کودکان مستقر در آنجا را به خاک و خون کشاند، در ساعت اول واقعه رسانه‌های اسرائیلی با افتخار از یک حمله موفق خبر دادند اما بعد از واکنش‌های تند افکار عمومی جهان «دنده عقب» گرفتند و سناریوی «تکذیب حمله» به صحنه آمد.

صحنه کنونی در غزه از جنبه آرایش سیاسی و اقتصادی در جهان، برای همه آدم‌ها تعیین‌کننده است. انگار مخاطب دنبال این است که بفهمد صاحبان قدرت درباره صحنه به این وضوح چگونه حرف می‌زنند و چطور عمل می‌کنند. معیاری که باقی ادعای آنها را هم به شفافیت تمام در ترازویی دقیق صحت‌سنجی می‌کند

از نظر سیاسی و امنیتی دلایل این حمله و بازپس‌گیری ادعای اول قابل بررسی است که من اینجا به آن کاری ندارم اما از رسانه‌ای واقعه فاجعه‌بار حمله به بیمارستان المعمدانی غزه مشکلات امریکا برای مدیریت افکار عمومی غرب درباره اسرائیل را بیشتر کرد. تعبیر «هولوکاست غزه» درباره حمله غیرانسانی سه‌شنبه شب «بازنمایی فاشیستی» از موجودیت اسرائیل را تشدید کرد و صدها تجمع بزرگ در سراسر جهان شکل داد.

یک حس عمومی و بدون مرز که انسان‌ها را در برابر این پرسش قرار داد: «آیا غزه بخشی از جهان است یا نمونه‌ای از آینده جهان؟» عاطفه انسان‌ها و فهم آنها از آرایش نیروهای قدرتمند در جهان حتی با وجود صحنه‌آرایی سنگین رسانه‌های جریان اصلی و حاکمیت طالبانی «اینستاگرام و دوستانش» حس عمیق نفرت از خون‌ریزی شدید در غزه قابل لمس است. نشانه آن در خیابان‌های امریکا و اروپا و شرق آسیا معلوم است.

چرا طرح فرهیختگان که دیدار «بایدن و نتانیاهو» را با دیدار مشهور «هیتلر و موسیلینی» شباهت سازی کرد دیده شد؟ برای همین فهم عمومی از صحنه درگیری. فارغ از اینکه آدم‌ها درباره موضوعات مختلف خودمان چگونه فکر می‌کنند وقتی یک ابر سیاه نفرت در بیخ گوش حس ‌می‌شود و چشم‌ها ظالم و مظلوم را می‌بیند، محتوایی که به سادگی صحنه را بازنمایی کند هم با استقبال مواجه می‌شود.

مسئله بیمارستان غزه یک چالش بیرون از ما نیست، آتشی است که گرمای آن حتی از دو هزار کیلومتری حس می‌شود. کار رسانه‌ای که منشا آتش و لوازم تهیه آن را از لابلای زندگی معمول انسان‌ها نشان دهد دیده می‌شود.

نکته آخر اینکه صحنه کنونی در غزه از جنبه آرایش سیاسی و اقتصادی در جهان، برای همه آدم‌ها تعیین‌کننده است. انگار مخاطب دنبال این است که بفهمد صاحبان قدرت درباره صحنه به این وضوح چگونه حرف می‌زنند و چطور عمل می‌کنند. معیاری که باقی ادعای آنها را هم به شفافیت تمام در ترازویی دقیق صحت‌سنجی می‌کند.»

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا