احمد اکبرپور با هدف استقبال از کودکان در ژانر وحشت می گوید: نه رادیو، نه خانواده و نه مدرسه از این ژانر حمایت نمی کنند، اما نمی دانم چرا بچه ها آن را دوست دارند؟!
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت وگو با نازک نارنجی، درباره کلیدواژه هایی مانند مهیج، ترسناک و ترسناک که در عناوین بسیاری از کتاب های منتشر شده برای تین تین یافت می شود، می گوید: من شخصاً ترسناک را نمی شناسم یا کار نمی کنم. ژانر، اما من واقعاً هرگز علاقه ای پیدا نکردم. من بچه ها را از این دست کتاب ها می دانم، چون در فرهنگ ما نهادهای رسمی کتاب و فیلم ترسناک منتشر نمی کنند و در مدارس ما حتی کوچکترین اشاره ای به این مسائل می شود. این جالب است زیرا به نظر می رسد فرزندان ما نمی توانند غذای فرهنگی خود را از موسساتی مانند مدرسه یا رادیو و تلویزیون تهیه کنند و حتی خانواده ها به شدت از رفتن فرزندان خود به چنین چیزهایی اجتناب می کنند. برایم جالب است که علاقه بچه ها به این کلاس های کتاب از کجا آمده است. گاهی که قبل از کرونا به مدرسه دعوت میشدم، از بچهها میپرسیدم که چه کتابی را دوست دارند، اولین چیزی که میگفتند داستانهای ترسناک بود و سپس ژانر عاشقانه، عاشقانه و کمیک آن رمان.
اکبرپور گفت: باید با روانشناس در مورد تمایل کودکان به ترس و سردرگمی صحبت کنند یا استرس زندگی دارند که جذب آن می شوند. من دلیل اصلی این گرایش را نمی دانم و فقط می توانم حدس بزنم که چنین چیزهایی است. ناخودآگاه زندگی امروزه با فشارهای خانواده و تاثیر آن بر کودکان، ترس و وحشت را در کودکان به همراه دارد که می تواند یکی از دلایل روی آوردن کودکان به داستان های وحشتناک باشد.
نویسنده کتاب های «پدرام السلطنه و سلفی ها با قبله عالم»، «هفتگی خوان ها و بریده ها» و «سه سوت جادویی» نیز درباره انیمه ها و کتاب های کمیک استریپ و استقبال و بومی سازی آنها صحبت کرد.نوع کتاب: اجازه بدهید یک جور کتاب بروید و یک داستان کمیک استریپ بنویسید، اما واقعیت این است که با وجود اینکه ما تصویرگرهای خوبی داریم و احتمالاً بعد از فیلم ایرانی جوایزی را در دنیای تصویرسازی کسب کرده ایم، این تعاملی نیست که باید وجود داشت. . بین تصویرگران و نویسندگان کمیک استریپ ها نیز به روابط بیشتری نیاز دارند. رابطهای که الان وجود دارد این است که نویسنده کتاب را منتشر کرده و به تصویرگر هم سفارش دادهاند، حتی در مورد کتابهای عکس کودکان نیز تعامل کمی وجود دارد. کتابهای کمیک استریپ به تعامل بیشتر بین نویسنده و تصویرگر نیاز دارند، و نه در موردی که نویسنده فقط متن را مینویسد و تصویرگر هم تصویرگری میکند، بلکه نیاز به یک کار گروهی دارد که قبلاً در این زمینه زیاد نداشتهایم و بهترین کار هرگز نیست. قبل از. به همین دلیل است که فکر میکنم برای ساخت چنین کتابهایی به این تعامل نیاز داریم و چون کودکان مخاطب این کتابها هستند، ناشران یا گروههای کتابساز باید برای تعامل بیشتر اقدام کنند.
اکبرپور درباره جنبههای رمان کمیک استریپ میگوید: شاید یکی از مهمترین بخشهای کمیک استریپ این باشد که باید داستانی پرتعلیق داشته باشند که ادامه پیدا کند. مثلاً داستان «پینوکیو» جذابیت های لازم برای کمیک استریپ را دارد و می توان آن را ادامه داد. فکر میکنم به متنها و داستانهای قوی و همچنین یک سری بازنویسی و بازنویسی «شاهنامه» و کتابهای دیگری مثل «هزار و یک شب» و «کلیله و دمنه» نیاز داریم. این متون به صورت مدرن به دنیای مدرن می آیند و بازنویسی و بازنویسی خلاقانه از آنها شکل می گیرد تا کمیک استریپ درونی فعال شود و کودکان از فرهنگ بومی خود استفاده کنند.
نویسنده کتابهای «نامههایی به هیچکس»، «غول» و «شلوار کرم» درباره ارزیابی خود از کتابهای نوار ترکیبی موجود در بازار نیز میگوید: «من فقط به این کتابها بهصورت جداگانه نگاه میکنم، برخی از آنها را دیدهام که توسط طوطی و منتشر شده است. یکی دو تا دیگه.” کتاب هایی هستند که فکر می کنم با کتاب های قدیمی مثل تنتون فاصله زیادی ندارند یا کتابی که جالب باشد را نخوانده ام. هنوز چیزهای قدیمی در ذهنم است.
انتهای پیام/